آرتو گوستا راهبردهای زیر را برای تقویت مهارت های فراشناخت پیشنهاد می کند. لازم است، این راهبردها از سوی معلمان مورد عنایت و توجه قرار گیرد.
1- طرح راهبرد : [1]
معلمان باید پیش از هر گونه فعالیت یادگیرنده برای فراگیری، راهبردها و گامهایی را برای رویارویی او با مسئلهها آماده کند و اصولی را برای به یادسپاری و به یادآوری و پیگیری فعالیت ها پیش بینی کنند. دانش آموزان را باید هدایت کرد تا راهبردهای آماده شده در جریان یادگیری را در نظر داشته باشند.
معملمان میتوانند در فرایند یادگیری از دانش آموزان بخواهند تا پیشرفتهای خود را در یادگیری مفهومها، به دیگران نیز ارائه دهند و فرآیندهای فکری خود را باز نمایند.
همچنین آنان میتوانند از دانش آموزان بخواهند تا درک و فهم خویش را در بارهی رفتاری که نشان می دهند، بازگو کنند. آگاهیهایی که دانش آموزان ارائه می کنند یک طرح شناختی دلخواه برای معلم پی میریزد که او را برای انجام کارهای یادگیری انفرادی یاری میدهد.
پس از پایان فعالیت یادگیری، معلمان میتوانند از دانش آموزان بخواهند تا نحوه پیگیری قواعد، راهبردها و … را ارزشیابی کنند. (به نقل از آقازاده و احدیان، 1377)
2- طرح سؤال[2]
بی توجه به موضوع درس، از دانش آموزان خواسته می شود تا پیش از آغاز درس و مطالعه کتاب، و نیز در هنگام خواندن کتاب و پس از پایان درس، به طرح سؤال بپردازند.اینگونه طرح سئوال از سوی فراگیرنده، درک مطلب را آسان و او را برای اندیشیدن به موضوع درسی دلگرم می کند.
مجموعه این فعالیتها به دانش آموزان کمک می کند تا به خودآگاهی دست یابند و بر مطالعه خود، بازبینی آگاهانه داشته باشند. (به نقل از آقازاده و احدیان، 1377)
3- انتخاب آگاهانه. [3]
معلمان می توانند با یاری به دانش آموزان در زمینه ی شرح نتیجه ی انتخاب ها و تصمیم های خود، فراشناخت را تقویت کنند. فراگیرندگان باید قادر باشند رابطه ی علّی بین انتخاب، فعالیت ها و نتیجه ی کارهای خود را بیابند. (آقازاده و احدیان، 1377)
4- با معیارهای چندگانه[4]
معلمان میتوانند فراگیرندگان را وادارند تا کارهای خود را بر پایه دو یا چند معیار ارزشیابی طبقه بندی کنند، و از این راه فراشناخت را تقویت کنند. فراگیرندگان باید برای دلبستگی داشتن یا نداشتن به یک موضوع دلیل داشته باشند. همچنین، آنان باید برای وارسی کردن کارهای خود دلیلهای موجهی ذکر کنند. فراگیرندگان باید معیارها را در ذهن خود داشته باشند و آنها را در نظام طبقه بندی چندگانه به کار گیرند. (آقازاده و احدیان،1377)
5 - اعتبار یابی. [5]
معلمان باید از دانش آموزان بخواهند تا تعیین کنند، هر کاری را تا چه اندازه به درستی انجام داده اند، همچنین، آنان باید از «همتایان»[6] خود باز خورد کارکرد خویش را بجویند. این کار سبب می شود تا فراگیرندگان به رفتارهای خود آگاهی کافی به دست آورند، و معیارهای درونی بر کارکردهایشان داشته باشند. (آقازاده و احدیان،1377)
6 - ممنوع خواندن «من نمی توانم»[7]
معلمان باید به دانش آموزان بگویند که سخنانی چون «من می توانم، «من نمی دانم چگونه …»، من خیلی کند و کودنم …» پذیرفتنی نیست. آنان باید از فراگیرندگان بخواهند تا اطلاعات، مهارت ها و مواد یادگیری لازم را تعیین کنند. دانش آموزان باید دانستهها و ندانستههای خود را معین سازند؛ این کار سبب می شود، فراگیرنده موانع را بشناسد و امکانات موجود را دریابد.
7- معنی کردن یا نمایاندن اندیشهی دانش آموزان.[8]
آموزگار می تواند با گفتن سخنانی چون: «آنچه از کار شما میفهمم، طرح نقشهای برای»، «آنچه شما انجام میدهید، نیاز به تجربهای دارد که …»؛ برای دانش آموزان ایجاد اندیشه کند، و یا اندیشهی آنان را گسترش دهد، و یا برای پیشبرد کاری مشترک، از اندیشهی آنان بهره گیری کند. این گونه کارهای دوسویه ، دانش آموزان را وامیدارد این گونه کارهای دوسویه، تا یافته ها و اندیشه های خود را با آموزگار در میان بگذارند و از رهنمودهای او سود جویند. (آقازاده و احدیان،1377)
8 - بر چسب زدن به رفتارهای دانش آموزان.[9]
معلمان با برچسب زدن به رفتارها یا فرآیندهای شناختی فراگیرندگان، آنان را از اعمال خود آگاه میسازند.
البته این برچسب در جهت مثبت به هدف های اصلی معلم از آموزش سمت و سو میدهد.
مثلاً : آنچه شما انجام میدهید، «تجربه» نامیده می شود. و یا … این نمونه ای از «همیاری» است.
9 - روشن کردن اصطلاحهای مورد استفادهی دانش آموزان[10]
فراگیرندگان معمولاً از واژگان گنگ، کلی، غیر تخصصی و مبهم استفاده می کنند. برای مثال، «آن مناسب نیست»، «آن خوب نیست» معلمان باید عبارتهای کلی و مبهم را آشکار سازند. مثلاً «آن کار برای دستیابی به هدف ذکر شده مناسب نیست». (آقازاده و احدیان،1377)
10 - نقش بازی کردن یا وانمود سازی[11]
نقش بازی کردن می تواند فراشناخت را تقویت کند، زیرا زمانی که دانش آموز نقش دیگران را میپذیرد، آگاهانه ویژگیهای آنان را حفظ می کنند.نمایش و بازی مانند یک پیش فرض یا پیش بینی، کمک می کند دانش آموز فعالیتهای مربوط به نقش یک فرد را در موقعیتهای معین، شناسایی کند. و به کاهش خود محوری نیز کمک خواهد شد. (آقازاده و احدیان،1377)
11-گزارش نویسی[12]
نوشتن و به تصویر کشیدن باورهای شخصی و روی دادهای روزانه، تجربهای است که سبب می شود دانش آموزان اندیشهها و کارهای خود را گردآوری و آنها را به شکل نمادین در آورند. یادداشتها زمینهای برای بازنگری اندیشهها فراهم میسازند.
و امکان مقایسه و دگرگونی و دریافتها فراهم می شود. (آقازاده و احدیان،1377)
12- نمونه سازی[13]
نمونه سازی معلم بدون شک اثر بخشیترین روش برای پرورش مهارت فراشناخت می تواند باشد. معلمان که آیینهی فعالیتهای دانش فراشناختاند، نمونه ای مناسب برای دانش آموز به شمار میآیند. چرا که دانش آموزان از رفتارها و اعمال بزرگترین سرمشق گرفته و معلم نیز همیشه برای آنان نقش برجستهای را بازی می کند. برخی از این رفتارهای فراشناختی که می تواند مؤثر واقع گردد عبارتند از : دعوت از دانش آموزان برای مشارکت در برنامه ریزی، بیان هدفهای کلی و جزئی، بیان ایرادها، ارائه راهکارهایی برای هدف لغزشها، و اصلاح کنشها، ارزشیابی راهحلها، و در نهایت شروع کارها یا برنامه، درخواست از دانش آموزان برای ارزشیابی روشهای ارائه شده و بیان توصیفی روشن از نظام ارزشی خود و تصمیم گیری براساس روشن کردن رویکرد خود به درسها و داشتن وحدت رویه. (آقازاده و احدیان،1377)
[1] gLanning strategy
[2] . generating guestions
[3] . Choosing Consciously
[4] . evaluating with multiple criteria
[5] . Taking credit
[6] . Peers
[7] . Outlawing “Ican’t”
[8] . Paraphrasing orreflecting back student’s ideas
[9] . labeling students behaviors
[10] . Clavifying students terminology
[11] . Role Plqying and simulation
[12] . Journal Keeping
[13] . Modeling
[یکشنبه 1400-03-02] [ 11:19:00 ب.ظ ]
|