1-5-9- تفرج ………………………………………………………………………………………13

 

1-5-10-تثبیت خاک ……………………………………………………………………………….13

 

1-6- عوامل تهدید و تخریب تالابها ………………………………………………………………13

 

1- 6-1- عوامل انسانی …………………………………………………………………………….13

 

1-6-2- تبدیل اکوسیستم های تالابی به زمینه ای کشاورزی………………………………..13

 

1-6-3- رودخانه ها و جریانات آبی آلوده …………………………………………………………14

 

1-6-4- رسوبات حمل شده به تالاب …………………………………………………………….14

 

1-6-5- عدم وجود مدیریتی هدفدار و توانمند…………………………………………………..14

 

1-6-6- استفاده از تالابها به عنوان مناطق تفرجگاهی………………………………………..14

 

1-7 – جوامع جلبكی در اكوسیستم های آبی………………………………………………..15

 

1-8- فیتوپلانکتون ها………………………………………………………………………………16

 

1- 9- رده های مهم فیتوپلانکتون ها…………………………………………………………..18

 

1- 9- 1- رده باسیلاریوفیسه یا دیاتومه ها……………………………………………………..18

 

1-9- 2- رده داینوفیسه ( داینوفلاژله ها )………………………………………………………..19

 

1-9- 3- جلبک های سبز پلانکتونی(رده کلروفیسه )………………………………………….20

 

1-9- 4- اوگلناهای تاژکدار(رده اوگلنوفیسه)…………………………………………………….21

 

1-9- 5- جلبک های قهوه ای- طلائی (رده (Chrysophyceae ……………………………….

 

1-9- 6- رده Prymnesiophyceae ………………………………………………………………

 

1-9- 7- رده کریپتوفیسه…………………………………………………………………………..22

 

1-9- 8- جلبك های سبز- آبی (رده سیانوفیسه یا سیانوباكترها)……………………………22

 

1-10-  جلبک های کف زی……………………………………………………………………..23

 

1-10-1-  فراوانی و پراکنش جلبک های کف زی……………………………………………….24

 

1-11- عوامل مؤثر بر ترکیبات جامعه وتولیدات جلبک های کف زی………………………….26

 

1-11-1- نور…………………………………………………………………………………………26

 

1-11-2- مواد مغذی…………………………………………………………………………………28

 

1-11-3- جریان آب………………………………………………………………………………….32

 

1-11-4- بستر………………………………………………………………………………………35

 

1- 11-5- دما………………………………………………………………………………………..36

 

1-11-6-  چرا……………………………………………………………………………………….37

 

1-12- تغییرات زمانی و مکانی در جلبک های کف زی………………………………………….37

 

1-13- ارزیابی کیفیت آب تالابها ها با استفاده از فیتوپلانکتون ها……………………………..39

 

1-14-  اهداف تحقیق……………………………………………………………………………….41

 

 فصل دوم:مواد و روش ها

 

2-1- مشخصات، موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقلیمی منطقه…………………………………43

 

2-2-  حیات وحش…………………………………………………………………………………….45

 

2-3- خصوصیات رویشگاهها و گسترشگاههای گیاهان در منطقه……………………………….45

 

2-4- وسایل و مواد مورد استفاده …………………………………………………………………..46

 

2-5- تعیین ایستگاه های نمونه برداری…………………………………………………………..47

 

2-6-  دوره های نمونه برداری………………………………………………………………………..48

 

2-7- روشهای نمونه برداری………………………………………………………………………….48

 

2-8- تثبیت و آماده سازی نمونه ها………………………………………………………………49

پایان نامه

 

 

2-9 – متغییرهای اندازه گیری شده در آزمایشگاه………………………………………………..50

 

2-9-1- روش اندازه گیری وزن زنده (Bio mass)………………………………………………….50

 

2-9-2- روش اندازه گیری وزن خشک (Dray mass) ……………………………………………50

 

2-9-3- روش اندازه گیری وزن خشک بدون خاکستر (A.F.D.M ) ……………………………….50

 

2- 9- 4- تعیین میزان کلروفیل a ………………………………………………………………….

 

2-10- شناسایی جلبکها…………………………………………………………………………….51

 

2-11- نحوه شمارش جلبک ها……………………………………………………………………..51

 

فصل سوم:نتایج

 

3-1- متغییرهای اندازه  گیری شده…………………………………………………………………54

 

3-1-1- تغییرات وزن زنده (Bio mass )………………………………………………………………..54

 

3-1-2- تغییرات وزن خشک (Dray mass) …………………………………………………….54

 

3-1-3- تغییرات وزن خشک بدون خاکستر(A.F.D.M) …………………………………………55

 

3-1-4- تغییرات میزان کلروفیل a (Chlorophylle a ) ……………………………………………

 

3-2- جامعه فیتوپلانکتونی ………………………………………………………………………….56

 

3-3- بررسی تاکسونومیکی فیتوپلانکتونها ……………………………………………………….57

 

3-4 – مقایسه نموداری  فیتوپلانکتون های  مشاهده شده در دو ایستگاه………………….60

 

3-4-1- مقایسه شاخه های ثبت شده ………………………………………………………….60

 

3-4-2-  مقایسه جنس های ثبت شده……………………………………………………………61

 

3-5- شرح برخی از شاخه ها و جنس های مهم مشاهده شده در تالاب زریبار…………….65

 

فصل چهارم:بحث و نتیجه گیری

 

4-1- متغییر های اندازه گیری شده ………………………………………………………………..73

 

4-2- بحث نتایج تاکسونومیک فیتوپلانکتون ها ………………………………………………….73

 

4-3- پیشنهادات …………………………………………………………………………………….75

 

منابع ………………………………………………………………………………………………..77

 

چکیده:

 

شناسایی گونه ها و برآورد باردهی جوامع پریفیتونی دریاچه زریبار با هدف ارزیابی کیفیت آب از فروردین ماه 1392 تا مرداد ماه 1392 به مدت 6 ماه انجام شد. نمونه برداری در دو ایستگاه رودخانه ده ره تفه (شماره یک) و ایستگاه سدخاکی (شماره دو) توسط بسترهای سیمانی حاوی کاشی های شیشه ای صورت گرفت. همراه با شناسایی پریفیتون ها متغییرهای وزن زنده، وزن خشک، وزن خشک بدون خاکستر ( A.F.D.M) و میزان کلروفیل a مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفت. در مجموع 43 جنس متعلق به 16 راسته و 8 شاخه مشاهده گردید. اعضای شاخه Bacillariophyceae  با داشتن 14 جنس بیشترین تعداد و تنوع را نشان دادند که جنس Navicula  در تمام مراحل نمونه برداری غالب بود. پس از آن شاخه Chlorophyceae  و Cyanobacteriaf به ترتیب با 10 جنس و 8 جنس در مرحله بعدی بودند. شاخه Dinophyceae  و Conjugatophyceae  هر کدام دارای 3 جنس بودند. Euglenophyceae  دارای 2 جنس و Cryptophyceae  و Xanthophyceae   فقط یک جنس داشتند. در میان جنس های مشاهده شده در دوره نمونه برداری Navicula  دارای بیشترین تعداد در هر دو ایستگاه بود. در ایستگاه ده ره تفه پس از Navicula  جنس های Diplonies  و Nitzschia در مرحله بعدی غالب بودند. در ایستگاه سدخاکی هم جنس های Epithemia  ،  Frustula و Ooedogonium   پس از Navicula  دارای بیشترین تعداد بودند. جنس های  Melosaria ، Aulacoseria ، Pinnularia ، Ooedogonium  ، Quadingula  ، Zygnema،   Staurastrum ، Raphidiopsis ، Chroococus ، Hetrocapsa  و Tribonema  فقط در ایستگاه سد خاکی ثبت و مشاهده شدند. جنس Cymbella  فقط در ایستگاه ده ره تفه ثبت گردید.  در کل تنوع و تعداد جنس ها در ایستگاه سد خاکی بیشتر از رودخانه ده ره تفه بود. دیاتومه ها در تمامی مراحل نمونه برداری قابل مشاهده بودند و در ماههای تیر ومرداد سیانوباکتریها غالب بودند. به نظر می رسد مجموعه ای از عوامل اقلیمی و فیزیکوشیمیایی بر چگونگی رشد و تکثیر فیتوپلانکتون ها، ترکیب گونه ای و فراوانی آنها در این دریاچه تأثیر بسزایی دارد. با توجه به تاکسون های شناخته شده چنین نتیجه گیری می شود که دریاچه زریبار جزء آبهای الیگو مزوتروف می باشد.

 

فصل اول: مقدمه

 

1-1- تالاب ها

 

تالاب ها به طور مستقیم یا به طور ضمنی و تلویحی به طرق گوناگون تعریف شده اند. عوامل متعدد ازقبیل دیدگاه و نظریات شخصی، جایگاه وموقعیت، چشم اندازها و مناظر، هر فرد یا گروهی تالاب  را از دیدگاه و نظریات خود متکی بر تجارب یا نیازهای خاص تعریف کرده است. برای مثال، اگر تعریف تالاب از یک  فرد عادی و غیر متخصص پرسیده شود، ممکن است که یک باتلاق با انبوهی از گیاهان با آب عمیق همراه با اردک ها و یا این که یک برکه ناشناخته و کدر  را بیان کند، اما از دیدگاه متخصص، تالاب به عنوان مکانی که در آن فرایند غیر هوازی رخ می دهد، به همراه  گیاهان  فراوانی که برای زندگی در شرایط مساعد، یا دشوار و طاقت فرسای آن ناحیه سازگار شده اند تعریف می شود. نهایتاً آنان که استفاده و کارایی های تالاب ها  را بیان و محاسبه میکنند مطمئنا یک نظریه ساختاری دارند و تالاب را به وسیله ویژگی های بارز خاک، هیدرولوژی و گیاهان آن به خاطر سهولت تصمیم گیری در مورد کاربری های آن تعریف  می کند.

 

2-1- تعریف تالاب

 

تالاب از نظر لغوی معادل واژه “ وتلند “ به معنی اراضی خیس و غرقابی و متشکل از دو کلمه تال و آب بوده که در اصل به معنی آبگیر می باشد. تالاب ها  زیستگاه هایی موقتی و انتقالی اند از این حیث که آنها نه زیستگاه های خشکی اند و نه زیستگاه های آبی، بلکه ویژگی ها و خصوصیات هر دو را دارند. ممکن است در طی زمان به خاطر وابستگی به فاکتور هایی نظیر میانگین بارش سالیانه، تبخیر و تعرق و تغییرات و اصلاحات حوضه آبریز، گسترده یا محدوده  شوند. به خاطر موقتی بودن خصوصیات تالاب ها  و جابجایی مرزهای آنها، شناسایی  دقیق مرز تالاب ها اگر عملاً غیر ممکن نباشد، مشکل خواهد بود. همچنین انواع مختلف تالاب در نوع تعریف آن مؤثرند. تالاب ها شامل زیستگاه های شناخته شده ای، مانند باتلاق  و مرداب و تالاب های فصلی که کمتر شناخته شده اند، مانند برکه های بهاری و رودهای دوره ای و فصلی می باشند.

 

هر تالاب بسته به اندازه، شکل، هیدرولوژی، خاک، گیاهان و موقعیتش در چشم اندازها منحصر به فرد می باشد. به همین دلیل تالاب ها دامنه وسیعی از ویژگی های عملکردی وکارا و مفید، شامل : 1- تهیه زیستگاه هایی برای حیات وحش و آبزیان 2- حفظ و نگهداری رسوبات و سموم 3- تضعیف قدرت تخریب سیلاب 4- متابولیسم مواد غذایی 5- تغذیه آبهای زیرزمینی 6- صدور محصولات را ارائه می کنند.

 

علی رغم این که ارائه تعریف برای تالاب به صورت جامع کاملاً دشوار است، تاکنون چندین تعریف رسمی پیشنهاد شده است. آسانترین تعریف را مدیران و دانشمندان بویژه آنهایی که علاقمندن به پرندگان آبزی و حیات وحش می باشند، بیان نمو ده اند (F. Shaw 1956). این تعریف که تا اندازه ای تعریف ساختاری است و مطلبی قابل فهم و کلامی معقول را برای افراد عادی  ارائه می دهد. واژه تالاب به زمین های پستی اطلاق می شود که با آب کم عمق ( پایاب) و گاهی اوقات آبهای موقتی و فصلی پوشیده شده اند. همچنین با اسامی دیگری مانند, wet Meadow , Bog ,fen swamp , marsh , potholes  نامیده می شود.

 

این تعریف برپایه دو پارامتر ضروری که باید در یک تالاب وجود داشته باشد، بیان شده است :

 

1- وجود آب های سطحی 2- توسعه و گسترش رطوبت درخاک برای گیاهان

 

دریک کارگروه کانادایی، یک گروه محقق تالاب های ملی آن کشور، تعریفی را ارائه کرده که پارامتر سومی یعنی خاک های هیدریک را هم شامل شده است. این تعریف بیشتر به  خصوصیات علمی تالاب ها توجه کرده است. به علاوه توضیح  و بسط تعریف قبلی  تالاب که نه تنها شامل زیستگاه هایی که دارای آب های سطحی می باشند، می پردازند، بلکه آنهایی را که خاک اشباع شده دارند، را تشریح می کنند (Tarnokai- 1979).

 

سرویس حیات وحش  و ماهیان آمریکا، تعریفی را که هیدرولوژی تالاب، خاک های  هیدریک و گیاهان آبدوست را به عنوان پارامترهای دخیل در تعریف تشخیص داده، تصویب نموده است (Kvardyn et al, 1979). این تعریف  تالاب شناسان، تعریفی است که از تعریف کانادایی ها، از این حیث که نیاز به ارائه  ویژگی و خصایص  پارامتر مذکور را ندارد، متمایز گردیده است :

 

تالاب ها، زمین های موقتی بین سیستم های خشکی و آبی هستند. مکانی که سفره آب در درون یا نزدیک به سطح زمین قرار دارد و یا بوسیله آب های کم عمق پوشیده شده است.

 

1-2-1- تعریف تالاب از نظر کنوانسیون رامسر

 

مناطق مردابی، آبگیر، توربزا  برکه های مصنوعی یا طبیعی که به طور دائم یا موقت دارای آب ساکن یا جاری، لب شوریا شور مشتمل بر مناطقی از آبهای دریایی که عمق آب هنگام پایین ترین جزر در آنها  بیش از6 متر نباشد.

 

3-1- طبقه بندی تالاب

 

روش ها و الگوهای طبقه بندی تالاب ها بسیار توسعه یافته اند (For example, Martin and Stewart et al 1953 and 1971 Kantvrd Glt and Larson 1974). این سیستم طبقه بندی بوسیله کاردین و همکارانش در سال 1979 گسترش  یافت و در سال  1993 بوسیله آقای برینسون که از سوی دانشمندان، سیاستمداران  و مهندسین مورد  تأیید قرار گرفت، به صورت پیشرفته ارئه گردید. این طبقه بندی ها می توانند درتمام نواحی جغرافیایی و در قسمت اعظم دنیا  بیشتر از سایر طرح های طبقه بندی به کار روند.

 

با توجه به ویژگیهای متفاوتی که تالابها می توانند داشته باشند سیستم های طبقه بندی  متعددی برای تالابها ارائه شده است. معمولاً در این نوع طبقه بندی ها معیارهای گوناگونی نظیر رویش های گیاهی، ویژگیهای هیدرولوژیک، خصوصیات شیمیایی، نوع خاک و هیدروتوپوگرافی منطقه اساس طبقه بندی تالابهای مختلف قرار می گیرد. بنابراین فقط به برخی از طبقه بندی های مهم در رابطه با تالابها در نقاط مختلف دنیا اشاره می شود. هر چند بیشتر سیستم های طبقه بندی تالاب بر روی مفهوم هیدرولوژی تکیه می کنند ولی سیستم های اولیه ای که در ارتباط با طبقه بندی تالاب ارائه شدند برمبنای رویش های گیاهی نظیر جنگلی، همیشه سبز، برگ ریز و غیره استوار بودند، که البته این سیستم ها هنوز هم  برای توصیف و تشریح ساده از تالاب بسیار مفید می باشند.

 

 در دهه 1970 طبقه بندیهای فراوانی از تالاب ارائه شد که یکی از مهمترین آنها را ادوم ( 1971, Odum ) بر اساس موقعیت جغرافیایی قرارگیری تالابها و شرایط محیطی تأثیر گذار بر آنها ارائه نموده است.

 

 بر طبق طبقه بندی ادوم تالابها به پنج گروه تقسیم می شوند :

 

نوع اول : سیستم هایی که سازگار به شرایط مختلف محیطی بوده بدین لحاظ دارای محدوده وسیعی از پراکنش جغرافیایی می باشند.

 

نوع دوم : اکوسیستم های نواحی حاره و استوایی که در این اکوسیستم های هر چند میزان نور بالا بوده ولی تغییرات محیطی و فصلی بسیار ناچیز می باشند  از جمله این اکوسیستم ها می توان به سیستم های  حرا اشاره نمود.

 

نوع سوم : اکوسیستم های نواحی معتدله که شدیداً تحت تأثیر تغییرات فصلی نظیر سرمای زمستان و گرمای تابستان می باشند.

 

نوع چهارم : اکوسیستم های واقع در نواحی قطبی

 

نوع پنجم : اکوسیستم های جدیدی که در مجاورت جوامع بشری بوجود آمده اند و شدیداً تحت تأثیر دستکاریهای بشر در حال تغییر می باشند.                                                                               

 

یکی از مهمترین سیستم های تالابی که همیشه درمورد آن مباحث زیادی بیان می گردد، توربزارها می باشد. اقدامات مربوط به طبقه بندی  توربزارها در شمال اروپا و آمریکا انجام شده که طبقه بندی Davis (1907)                                                                                     در ایالات متحده از اولین طبقه بندیهای ارائه شده در رابطه با توربزارها می باشد وی باگهای میشیگان را بر طبق سه اصل ذیل گروه بندی نمود :

 

1-  زمین های باگ یا بر روی دریاچه های کم عمق یا بر روی دلتاهای رودخانه ایی واقع شده اند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...