کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب


 



 

۲-۱-۵-مسائل و چالش­های خانواده­های افراد با ناتوانی­ های تحولی

 

کریستنسن[۱۷](۲۰۰۴) معتقد است که خانواده می ­تواند به خوبی بازتاب فرهنگی هزاران ساله­ای باشد که برای ارتقا بهداشت، سلامت روان و رشد روان­شناختی اعضا و کاهش رفتارهای پرخطر آن ها تلاش ‌کرده‌است. همچنین خانواده می ­تواند حامی رشد اعضا، مدیریت بهداشت و بازی­گردان ارتقا سلامت روان آن ها بوده و نقش اساسی بازی کند.

 

از بین تمام کودکان، کودکان با نیازهای ویژه و خانواده­های آن­ها دارای خصوصیات منحصربه فردی هستند که توجه بیشتری را طلب ‌می‌کنند. در این خانواده ­ها مشکلات خاصی بروز می­ کند که از مشکلات فرزند با نیازهای ویژه ناشی می­ شود. این یک حقیقت است که مهمترین نگرانی والدین سلامت کودکان است. به دنیا آمدن یک کودک با نیازهای ویژه و یا آگاهی از این امر در مقطع دیگری از زمان، والدین را دچار شوک قوی عاطفی می­ کند. به عبارت دیگر والدین این کودکان یک واکنش سوگ تمام عیار را تجربه ‌می‌کنند. وسعت فشار روانی وارده به والدین در هنگام اطلاع از وضعیت کودک به قدری شدید است که گاهی آن را با اندوه ناشی از مرگ یک فرزند برومند و سالم مقایسه می­نمایند (زاهدی، ۱۳۸۴).

 

والدین کودکان با نیازهای ویژه در چنین شرایطی دچار احساس گیجی، آشفتگی فکری و درماندگی می­شوند و قادر به درک توضیحات نیستند. بعد از آن مرحله انکار و خشم از راه می­رسد که نقطه آغاز کشمکش­های خانوادگی نیز ‌می‌باشد. والدین احساس بی­علاقگی نموده و زندگی معنای خود را از دست می­دهد (نظری­نژاد، ۱۳۷۶).

 

نخستین تجلی فشارهای روانی حاصل از وجود فرزند با ناتوانی­ های تحولی بر بخش­های ضعیف جسمانی و روانی والدین است. برای مثال، لکنت زبان­های خفیف دوران کودکی والدین ممکن است مجدداً بارز شود. همچنین سردردها، اضطراب، بی­حسی دست و پا، احساس فشار و سنگینی در سینه و مانند آن که با بررسی تاریخچه زندگی آنان، ریشه­دار بودنشان مشخص می­ شود، بروز می­یابد. عدم توجه ‌به این نشانه­ها و تداوم آن­ها سبب تحلیل قوای جسمی و روانی و نیز موجب بروز احساساتی مانند خستگی، افسردگی یا احساس تنش مداوم می­ شود. این حالات، نگرش منفی، سوء­ظن و بدبینی نسبت به دیگران را در فرد به وجود ‌می‌آورد (به­پژوه، ۱۳۹۱).

 

زمانی که خانواده­های دارای فرزند با ناتوانی­ های تحولی با خانواده­های عادی مقایسه می­شوند، نه تنها پدران و مادران چنین فرزندانی از سلامت روانی کمتری در مقایسه با والدین دارای فرزند عادی برخوردارند، بلکه آن ها به طور معنی­داری سطح اضطراب، افسردگی و شکایت­های جسمانی بالاتری داشته و عملکرد اجتماعی آن ها نیز در مقایسه با گروه عادی، مختل است (محرابی، ۱۳۸۶).

 

شدت معلولیت، جنس و سن کودک، تحصیلات و درآمد خانواده و نوع معلولیت نیز بر فشار روانی تجربه شده از سوی والدین مؤثر هستند (جدیدی­زاده، ۱۳۷۷).

 

۲-۱-۵-۱- مسائل و چالش­های خانواده­های کودکان با اختلال­های طیف اتیسم

 

حضور کودک با اختلال­های طیف اتیسم در خانواده، به دلایل گوناگون و وجود طیف متنوعی از ناهنجاری­ها و نارسایی­های زبانی، ارتباطی و رفتاری، می‌تواند فشارهای روانی گوناگونی را بر پدر و مادر و خواهران و برادران تحمیل کند (رافعی، ۱۳۸۷).

 

همچنین مطالعه انجام شده توسط لوتر[۱۸]، (۱۹۶۶) نشان می­دهد که تحصیلات و موقعیت­ اجتماعی‌اقتصادی والدین کودکان اتیسم در مقایسه با سایر والدین دارای فرزند با نیازهای ویژه، در سطح متوسط رو­به بالا است. البته این گزارش را باید با احتیاط پذیرفت، زیرا خانواده­هایی که از تحصیلات عالی برخوردار هستند، اغلب کودکان اتیسم خود را مبتلا به اختلال­های عاطفی تشخیص می­ دهند و معرفی ‌می‌کنند.

 

۲-۱-۵-۲- مسائل و چالش­های خانواده­های کودکان با کم­توانی­ذهنی

 

وقتی والدین یک کودک با کم­توانی­ذهنی را به دنیا می ­آورند کارکردهای روانشناختی خانواده به هم می‌خورد که در سطح کلان، سلامت روان، پویایی و هدفمندی خانواده را تحت­الشعاع قرار داده و در سطح خرد نیز مهمترین کارکردهای روانشناختی، خانواده را همچون ابراز کردن، حل تعارض، استقلال، پیشرفت، تفریح و سرگرمی، ارزش­های اخلاقی و مذهبی، ساختار و سازمان، رفت و آمد با اطرافیان، اتحاد، کنترل و حل مسئله تحت تأثیر خود قرار می­دهد (کیمیایی، ۱۳۸۷).

 

 

واقعیت­های ادبیات تحقیقی بیانگر استعداد فزاینده­ی والدین کودکان با کم­توانی­ذهنی به شماری از مشکلات سلامتی همچون مشکلات سلامت روان است. یافته­­ها نشان می­دهد که تمام والدین کودکان با کم­توانی­ذهنی دارای مشکلات روانپزشکی هستند که این خود به درک و توانایی آن ها برای حمایت از فرزند ناتوانشان مفید است. والدین این کودکان پیامدهای منفی گسترده­ مشکلات سلامت روانی را از ابتدای تولد فرزندشان توصیف و گزارش نموده ­اند. بسیاری از آن ها در احساس شدید غم واندوه عودکننده و احساس یأس و ناامیدی از گذشته­ی دور درگیر بوده ­اند. همچنین والدین این کودکان سردرگمی، فقدان و مشقت زیادی را تجربه ‌می‌کنند (فاست و سیور[۱۹]، ۲۰۰۸).

 

تولد و حضور کودک با کم­توانی­ذهنی در خانواده و ظهور نیازهای ویژه، همواره در حوزه­ آسیب شناسی روانی و اجتماعی از مسایل قابل توجه و بحث انگیزه بوده است، زیرا با تأثیرگذاری بر کمیت و کیفیت روابط زناشویی و ایجاد دگرگونی در شرایط معمول خانوادگی و چگونگی تعامل اعضای خانواده می ­تواند موجب آشفتگی و افزایش میزان استرس در والدین شود و در نتیجه به عملکرد خانواده و رضایت زناشویی آسیب رساند (دایسون[۲۰]، ۱۹۹۳، ۱۹۹۷؛ فیسمن، ولف و ناه [۲۱]، ۱۹۸۹؛ شافر[۲۲]،۱۹۹۸).

 

همچنین تولد کودک کم ­توان­ذهنی بر روابط والدین و خواهران و برادران و حتی روابط برون خانوادگی (دوستان، فامیل، همسایه و مدرسه) اثر می­ گذارد و سازگاری خانواده را به خطر می­ اندازد و موجب افزایش احتمال بروز اختلال در عملکردهای خانواده می­ شود (فیسمن و ولف[۲۳]، ۱۹۹۱).

 

۲-۱-۵-۳- مسائل و چالش­های خانواده­های کودکان با ناتوانی یادگیری

 

قبل از هر چیز، این باور صحیحی است، که خانواده نقش بسیار مهمی در کمک به کودکان با ناتوانی یادگیری ایفا می­ کند. این امر به­ ویژه در اولین سال­های زندگی کودک، در زمانی که به عنوان پدران و مادران و معلمان اصلی کودک نقش ایفا ‌می‌کنند صادق است. اعضا خانواده و والدین معمولاً ارتباط بهتری را نسبت به اعضاء غیر فامیل با کودک برقرار می­سازند. به همین جهت، این ارتباط امکان هم‌فکری و تشریک مساعی را به نحو بهتری فراهم ‌می‌آورد که در کل به بالا بردن قابلیت­ها و شناسایی کودک می­انجامد و احساس رضایت به مراتب بهتری را به والدین می­دهد. به هر حال والدین به ویژه مادر اولین و شایسته­ترین معلم و مربی کودک در طی سال­های حساس زندگی است. اعضاء خانواده و والدین در واقع در طول زندگی کودک ثابت باقی می­مانند در حالی که دیگران و به ویژه معلمان تغییر می­یابند. ‌بنابرین‏ والدین می ­توانند به عنوان معلمان طولانی­مدت کودک محسوب شوند (احمدی و کاکاوند، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-16] [ 09:11:00 ب.ظ ]




مبحث چهارم : شرایط مطالبه خسارت ناشی از نقض قرارداد

      1. سوء نیت : با قصور شدید مشابه با تدلیس متخلف باید محرز شود و اگر با وجود حسن نیت عدم انجام تعهد ناشی از علتی بوده که دفع آن خارج از قدرت متعهد باشد خسارتی متوجه وی نخواهد بود ، رویه قضایی فرانسه نشان می‌دهد که عنصر سوء نیت و یا اشتباه بزرگ و قصور شبیه تدلیس عنصر اساسی برای توجه خسارت است .

 

    1. رابطه علیت و سببیت Causalite بین تعهد و ضرر وارده وجود داشته باشد و این قاعده چه در تعهدات Obligiation و چه در مسئولیت جزایی Responsabilites delictuelles و چه در مسئولیت های مدنی لازم الرعایه است .

 

    1. خسارت باید خسارت مستقیم Dommage direct باشد نه خسارت غیر مستقیم .

 

    1. میزان خسارت باید پیش‌بینی شده یا قابل پیش‌بینی باشد و مسئولیتی ‌در مورد خسارت پیش‌بینی نشده Dommage imprevn متوجه متعهد نمی باشد و باید میزان خسارت ارزیابی شود .

 

    1. خسارت باید مستقیماً و فوراً مطالبه شود و اگر مطالبه نشود نمی تواند مورد حکم قرار گیرد.

 

  1. ضرر باید مسلم باشد و متوجه متعهدله گردد. ضرر احتمالی قابل مطالبه نیست. [۹۲]

طبق مواد ۷۴ الی ۷۷ کنوانسیون که در رابطه با خسارت ناشی از عدم انجام تعهد می‌باشد و طبق ماده ۲۴ کنوانسیون که آمده است :

 

خسارت ناشی از نقض قرارداد به وسیله یکی از طرفین عبارت است از مبلغی برابر زیان و از جمله عدم النفعی که طرف دیگر بر اثر نقض متحمل شده است . این خسارات نمی تواند از مقدار زیانی که نقض کننده ، در زمان انعقاد قرارداد و به مدد واقعیات و موضوعاتی که در همان موقع بدان ها ، وی باید واقف می بوده به عنوان ، اثر ممکن الحصول نقض قرارداد پیش‌بینی کرده یا می باید پیش‌بینی می ‌کرده‌است متجاوز باشد .

 

به موجب این ماده فقط عدم النفع Lucrum Cessans و زیان وارده Damnum emeregens مورد توجه قرار گرفته اند ، آن هم در صورتی که به عنوان آثار ممکن الحصول نقض، در لحظه انعقاد قراردادقابل پیش‌بینی باشند.

 

خسارت غیر مستقیم اگر قابل پیش‌بینی باشد بایستی جبران شود و به موجب ماده ۵ مقررات کنوانسیون شامل مسئولیت بایع در قبال مرگ یا صدمات بدنی که سبب کالا برای افراد اتفاق می افتد ، نمی شود . چنین خساراتی باید طبق قانون ملی که به موجی قواعد کلاسیک تعارض قوانین قابل اجرا شناخته شده است . جبران گردد .[۹۳] ماده ۵ « مقررات این کنوانسیون شامل مسئولیت بایع در قبال مرگ یا صدمات بدنی ای که به سبب کالا برای افراد اتفاق می افتد خواهد بود »

 

مواد ۷۵ و ۷۶ راه حل های عقلانی و تفضیلی برای محاسبه ی خسارات و بهره در فرض خرید کالاهای بدل( جانشین ) و در فرضی که قیمت رایجی برای کالا موجود باشد ارائه داده است .

 

آنچه که از ماده ۷۴ کنوانسیون بیع بین‌المللی استنباط می شود و ضروری است که قابل مطالبه می‌باشد .

 

    1. ضرر باید قابل پیش‌بینی باشد .

 

  1. بین ضرر و نقض عهد رابطه سببیت وجود داشته باشد ..

قابلیت پیش‌بینی در جمله دوم ماده ۷۴ تصریح شده است و شرط سببیت از جمله اول ماده و از عبارت « بر اثر نقض عهد » استنباط می‌گردد .

 

‌بنابرین‏ شرایط مطالبه خسارت را در عناوین زیر می توان محصور کرد :

 

  1. سببیت ۲-مستقیم بودن ۳- قابلیت پیش‌بینی ۴- مسلم بودن[۹۴]

در کشور های حقوق نوشته اصولاً می توان متعهد را به انجام تعهد الزام کرد استدلالی که در توجیه این سنت به کار برده می شود، این است که ملزم بودن متعهد به انجام تعهد باعث می شود که روابط طرفین روشن و قابل اعتماد باشد و رفین قرارداد رفتار خود را مبتنی بر اخلاق و حسن نیت تنظیم کنند. [۹۵]

 

بر عکس در کامن لا و در حقوق انگلیس ، الزام به انجام تعهد فقط به شکل استثنایی قابل اعمال است.[۹۶] تئوری اصلی در کامن لا این است که متعهد می‌تواند با جبران تمام خسارات ناشی از عدم انجام تعهد از انجام تعهد سر باز زند و به اصطلاح « نقض عهد اختیاری » در این نظام به رسمیت شناخته شده است . در کامن لا ، برای این رویه چند توجیه ذکر شده است : مثل این که با نقض عهد متعهد منابع خود را به روابط با بازدهی بیشتر اختصاص می‌دهد و این در کل به نفع جامعه است و در عین حال کل خسارات متعهدله هم جبران می شود و لذا به او نیز لطمه ای وارد نمی شود . ‌به این شکل مفهومی که در کامن لا مطرح شده است به نام « نقض عهد کارا » و به شکلی برای بعضی از نقض عهد ها جنبه مثبت اقتصادی در نظر گرفته شده است . به نظر می‌رسد بیش از آنکه رویه انگلیسی ناشی از توجیهات منطقی باشد ، ناشی از مسائل تاریخی بوده و ناشی از این نکته بوده که در کامن لا دعاوی محدودی بوده و فقط شامل عناوین خاص از پیش شناخته شده بوده و الزام به انجام تعهد جزء این عناوین نبوده است . بعد از کامن لا دادگاه های انصاف به تدریج در مواردی که مقتضای انصاف بوده به شکل استثنایی این ضمانت اجرا را پذیرفتند .[۹۷]

 

در کنوانسیون بیع بین‌المللی دو دیدگاه بالا مدنظر بود اما دیدگاه حقوق نوشته مد نظر قرار گرفت در بند ۱ ماده ۴۶ کنوانسیون وین مقرر می‌دارد که : خریدار ممکن است انجام تعهدات بایع را از او بخواهد مگر اینکه به واکنشی متوسل شده باشد که با این درخواست تناقض باشد . شبیه همین بند را ماده ۶۲ به نفع بایع و در خصوص تعهدات مشتری مقرر ‌کرده‌است.[۹۸]

 

با این وجود ، طبق ماده ۲۸ کنوانسیون این ضمانت اجرا برای دادگاه هایی که در نظام داخلی خود به اجبار عین تعهد در موارد مشابه حکم نمی دهند، لازم الاتباع نیست .[۹۹]

 

به هر حال ، ضمانت اجرایی که در کشورهای نوشته ممکن به صورت یک اصل اجرا شود، در کشورهای کا من لا به صورت استثنا مورد استفاده قرار می‌گیرد.[۱۰۰]

 

مبحث پنجم : مفهوم تفسیر قرارداد و ضرورت و هدف تفسیر

 

گفتار اول : لزوم و ضرورت تفسیر قرارداد

 

مفهوم این نهاد حقوقی در فصول ابتدایی به نحو مفصل بیان گردید لذا جهت جلوگیری از تکرار مکررات از ذکر مجدد آن خودداری و به مبحث بعدی می پردازیم.

 

شک نیست که قرارداد باید اجرا شود و متعهد نمی تواند از اجرای تعهدات ناشی از قرارداد ( تعهدات اصلی و شروط ) خودداری نماید ولی نخست باید مفاد قرارداد و حدود آن معلوم شود ، گاهی خواست مشترک به صورت قرارداد کتبی ( رسمی یا عادی ) در می‌آید و گاه نیز آنان به بستن قراردادی لفظی ، بدون اینکه نوشته ای در میان باشد ، اکتفاء می‌کنند ، در تجارت اشخاص به طور معمول با مکاتبه و تنظیم دفاتر تجاری (ماده ۱۲۰۷ به بعد قانون مدنی ) روابط حقوقی خود را تنظیم می‌کنند . نه تنها در قرارداد های غیر کتبی اختلاف فراوان بروز می‌کند ، بلکه در مواردی که قصد مشترک دو طرف به صورت نوشته در می‌آید اختلاف زیادی پدید می‌آید .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-15] [ 12:48:00 ب.ظ ]




مبحث چهارم : شرایط مطالبه خسارت ناشی از نقض قرارداد

      1. سوء نیت : با قصور شدید مشابه با تدلیس متخلف باید محرز شود و اگر با وجود حسن نیت عدم انجام تعهد ناشی از علتی بوده که دفع آن خارج از قدرت متعهد باشد خسارتی متوجه وی نخواهد بود ، رویه قضایی فرانسه نشان می‌دهد که عنصر سوء نیت و یا اشتباه بزرگ و قصور شبیه تدلیس عنصر اساسی برای توجه خسارت است .

 

    1. رابطه علیت و سببیت Causalite بین تعهد و ضرر وارده وجود داشته باشد و این قاعده چه در تعهدات Obligiation و چه در مسئولیت جزایی Responsabilites delictuelles و چه در مسئولیت های مدنی لازم الرعایه است .

 

    1. خسارت باید خسارت مستقیم Dommage direct باشد نه خسارت غیر مستقیم .

 

    1. میزان خسارت باید پیش‌بینی شده یا قابل پیش‌بینی باشد و مسئولیتی ‌در مورد خسارت پیش‌بینی نشده Dommage imprevn متوجه متعهد نمی باشد و باید میزان خسارت ارزیابی شود .

 

    1. خسارت باید مستقیماً و فوراً مطالبه شود و اگر مطالبه نشود نمی تواند مورد حکم قرار گیرد.

 

  1. ضرر باید مسلم باشد و متوجه متعهدله گردد. ضرر احتمالی قابل مطالبه نیست. [۹۲]

طبق مواد ۷۴ الی ۷۷ کنوانسیون که در رابطه با خسارت ناشی از عدم انجام تعهد می‌باشد و طبق ماده ۲۴ کنوانسیون که آمده است :

 

خسارت ناشی از نقض قرارداد به وسیله یکی از طرفین عبارت است از مبلغی برابر زیان و از جمله عدم النفعی که طرف دیگر بر اثر نقض متحمل شده است . این خسارات نمی تواند از مقدار زیانی که نقض کننده ، در زمان انعقاد قرارداد و به مدد واقعیات و موضوعاتی که در همان موقع بدان ها ، وی باید واقف می بوده به عنوان ، اثر ممکن الحصول نقض قرارداد پیش‌بینی کرده یا می باید پیش‌بینی می ‌کرده‌است متجاوز باشد .

 

به موجب این ماده فقط عدم النفع Lucrum Cessans و زیان وارده Damnum emeregens مورد توجه قرار گرفته اند ، آن هم در صورتی که به عنوان آثار ممکن الحصول نقض، در لحظه انعقاد قراردادقابل پیش‌بینی باشند.

 

خسارت غیر مستقیم اگر قابل پیش‌بینی باشد بایستی جبران شود و به موجب ماده ۵ مقررات کنوانسیون شامل مسئولیت بایع در قبال مرگ یا صدمات بدنی که سبب کالا برای افراد اتفاق می افتد ، نمی شود . چنین خساراتی باید طبق قانون ملی که به موجی قواعد کلاسیک تعارض قوانین قابل اجرا شناخته شده است . جبران گردد .[۹۳] ماده ۵ « مقررات این کنوانسیون شامل مسئولیت بایع در قبال مرگ یا صدمات بدنی ای که به سبب کالا برای افراد اتفاق می افتد خواهد بود »

 

مواد ۷۵ و ۷۶ راه حل های عقلانی و تفضیلی برای محاسبه ی خسارات و بهره در فرض خرید کالاهای بدل( جانشین ) و در فرضی که قیمت رایجی برای کالا موجود باشد ارائه داده است .

 

آنچه که از ماده ۷۴ کنوانسیون بیع بین‌المللی استنباط می شود و ضروری است که قابل مطالبه می‌باشد .

 

    1. ضرر باید قابل پیش‌بینی باشد .

 

  1. بین ضرر و نقض عهد رابطه سببیت وجود داشته باشد ..

قابلیت پیش‌بینی در جمله دوم ماده ۷۴ تصریح شده است و شرط سببیت از جمله اول ماده و از عبارت « بر اثر نقض عهد » استنباط می‌گردد .

 

‌بنابرین‏ شرایط مطالبه خسارت را در عناوین زیر می توان محصور کرد :

 

  1. سببیت ۲-مستقیم بودن ۳- قابلیت پیش‌بینی ۴- مسلم بودن[۹۴]

در کشور های حقوق نوشته اصولاً می توان متعهد را به انجام تعهد الزام کرد استدلالی که در توجیه این سنت به کار برده می شود، این است که ملزم بودن متعهد به انجام تعهد باعث می شود که روابط طرفین روشن و قابل اعتماد باشد و رفین قرارداد رفتار خود را مبتنی بر اخلاق و حسن نیت تنظیم کنند. [۹۵]

 

بر عکس در کامن لا و در حقوق انگلیس ، الزام به انجام تعهد فقط به شکل استثنایی قابل اعمال است.[۹۶] تئوری اصلی در کامن لا این است که متعهد می‌تواند با جبران تمام خسارات ناشی از عدم انجام تعهد از انجام تعهد سر باز زند و به اصطلاح « نقض عهد اختیاری » در این نظام به رسمیت شناخته شده است . در کامن لا ، برای این رویه چند توجیه ذکر شده است : مثل این که با نقض عهد متعهد منابع خود را به روابط با بازدهی بیشتر اختصاص می‌دهد و این در کل به نفع جامعه است و در عین حال کل خسارات متعهدله هم جبران می شود و لذا به او نیز لطمه ای وارد نمی شود . ‌به این شکل مفهومی که در کامن لا مطرح شده است به نام « نقض عهد کارا » و به شکلی برای بعضی از نقض عهد ها جنبه مثبت اقتصادی در نظر گرفته شده است . به نظر می‌رسد بیش از آنکه رویه انگلیسی ناشی از توجیهات منطقی باشد ، ناشی از مسائل تاریخی بوده و ناشی از این نکته بوده که در کامن لا دعاوی محدودی بوده و فقط شامل عناوین خاص از پیش شناخته شده بوده و الزام به انجام تعهد جزء این عناوین نبوده است . بعد از کامن لا دادگاه های انصاف به تدریج در مواردی که مقتضای انصاف بوده به شکل استثنایی این ضمانت اجرا را پذیرفتند .[۹۷]

 

در کنوانسیون بیع بین‌المللی دو دیدگاه بالا مدنظر بود اما دیدگاه حقوق نوشته مد نظر قرار گرفت در بند ۱ ماده ۴۶ کنوانسیون وین مقرر می‌دارد که : خریدار ممکن است انجام تعهدات بایع را از او بخواهد مگر اینکه به واکنشی متوسل شده باشد که با این درخواست تناقض باشد . شبیه همین بند را ماده ۶۲ به نفع بایع و در خصوص تعهدات مشتری مقرر ‌کرده‌است.[۹۸]

 

با این وجود ، طبق ماده ۲۸ کنوانسیون این ضمانت اجرا برای دادگاه هایی که در نظام داخلی خود به اجبار عین تعهد در موارد مشابه حکم نمی دهند، لازم الاتباع نیست .[۹۹]

 

به هر حال ، ضمانت اجرایی که در کشورهای نوشته ممکن به صورت یک اصل اجرا شود، در کشورهای کا من لا به صورت استثنا مورد استفاده قرار می‌گیرد.[۱۰۰]

 

مبحث پنجم : مفهوم تفسیر قرارداد و ضرورت و هدف تفسیر

 

گفتار اول : لزوم و ضرورت تفسیر قرارداد

 

مفهوم این نهاد حقوقی در فصول ابتدایی به نحو مفصل بیان گردید لذا جهت جلوگیری از تکرار مکررات از ذکر مجدد آن خودداری و به مبحث بعدی می پردازیم.

 

شک نیست که قرارداد باید اجرا شود و متعهد نمی تواند از اجرای تعهدات ناشی از قرارداد ( تعهدات اصلی و شروط ) خودداری نماید ولی نخست باید مفاد قرارداد و حدود آن معلوم شود ، گاهی خواست مشترک به صورت قرارداد کتبی ( رسمی یا عادی ) در می‌آید و گاه نیز آنان به بستن قراردادی لفظی ، بدون اینکه نوشته ای در میان باشد ، اکتفاء می‌کنند ، در تجارت اشخاص به طور معمول با مکاتبه و تنظیم دفاتر تجاری (ماده ۱۲۰۷ به بعد قانون مدنی ) روابط حقوقی خود را تنظیم می‌کنند . نه تنها در قرارداد های غیر کتبی اختلاف فراوان بروز می‌کند ، بلکه در مواردی که قصد مشترک دو طرف به صورت نوشته در می‌آید اختلاف زیادی پدید می‌آید .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-14] [ 01:59:00 ب.ظ ]




توانایی تصمیم گیری عاقلانه و ایجاد توازن میان افکار و هیجانات وپی بردن، ‌به این نکته که کدام – نه عقل و نه هیجان- به تنهایی مناسب نیستند بلکه برقراری تعادل بین عقل و احساسات بهترین حالت است.

 

  1. توانایی ادراه کردن هیجانات و مسئول بودن در مقابل آن ها(گلمن۱۹۹۵ ترجمه بلوچ).

در تعاریفی که از هوش هیجانی شده است دو نوع رویکرد را می توان یافت:

 

    1. رویکرد ابتدایی یا نخستین[۲۴]، که هوش هیجانی را به عنوان هوشی که به هیجانات مربوط می شود تعریف می‌کند.

 

    1. رویکرد آمیخته[۲۵]که هوش هیجانی را ترکیب از مهارت‌ها و ویژگی هایی همچون بهزیستی[۲۶]، انگیزش و توانایی برای شرکت در روابط متقابل دارند (سیاروچی و همکاران، ۱۹۹۰/۱۳۸۴)

‌بر اساس نظریه هایی که ‌در مورد هوش هیجانی وجود دارد می توان سه مدل تعریفی از هوش هیجانی در نظر گرفت:

 

  1. مدل توانایی[۲۷]، که در سال ۱۹۹۷ توسط مایر و سالوی ارائه شده. هوش هیجانی در این مدل به ۴ حوزه تقسیم می شود:

اولین حوزه شامل توانایی در ادراک هیجانی و بین هیجانات، همچنین شامل ارزیابی دقیق هیجانات خود و دیگران است.

 

حوزه دوم شامل توانایی استفاده از هیجانات در جهت تسهیل فکر و همچنین توانایی ایجاد ارتباط صحیح بین هیجانات برای بیان احساسات می‌باشد.

 

حوزه سوم شامل فهم و هیجانات، تجزیه و تحلیل آن ها و فهم راه های انتقال از یک احساس به احساس دیگر و همچنین شامل فهم احساسات پیچیده در موقعیتهای اجتماعی است.

 

نهایتاًً چهارمین حوزه که شامل اداره هیجانات و توانایی مهار احساسات خود و دیگران می شود. (نقل از همان منبع) .

 

  1. مدل آمیخته[۲۸] که هوش هیجانی را به عنوان مهارت‌های غیر شناختی بسیار وسیعی تعریف می‌کند که شامل پنج مقوله می شود که عبارتند از:

 

    • هوش درون فردی که شامل صفاتی همچون خود شکوفایی، استقلال و خودآگاهی است.

 

    • هوش میان فردی، شامل ویژگیهایی همچون همدلی و مسئولیت پذیری است.

 

    • انطباق پذیری، شامل ویژگیهایی همچون مسأله گشایی[۲۹] و واقعیت آزمایی[۳۰]می شود.

 

  • اداره استرس، شامل کنترل تکانه و تحمل استرس، خلق عمومی که شادکامی و خوش بینی می شود.

مدل آمیخته در سال ۱۹۹۹ توسط مایر و سالوی ارائه شد.

 

هواردگاردنر، استاد دانگشاه علوم تربیتی ها وارد، در کتاب قالب‌های ذهن خود که در سال ۱۹۸۳منتشر شده برای هوش طیف گسترده ای قائل است که هفت نوع اصلی دارد.

 

او برای استعدادهای فردی دو وجه در نظر گرفته: مهارت‌های اجتماعی و مهارت‌های بین فردی و استعداد بین فردی به چهاراستعداد مجزا تجزیه شد:

 

رهبری، توانایی بر قرار کردن ارتباط و حفظ دوستان، توانایی حل تعارض ها و مهارت تجزیه و تحلیل اجتماعی.

 

او معقتد است هوش بین فردی توانایی درک افراد دیگر است. یعنی این که چه چیز موجب برانگیختن آنان می شود، چگونه کار می‌کنند و چگونه می توان با آنان کاری مشترک انجام داد.

 

هسته هوش بین فردی، توانایی درک وارایه پاسخ مناسب به روحیات، خلق و خو، ‌انگیزش‌ها و خواسته های افراد دیگراست.

 

هوش دورن فردی عبارت است ازآگاهی داشتن از احساسات شخصی و توانایی متمایز کردن و استفاده از آن ها برای هدایت رفتار خویش.

 

گاردنر نقش هیجان‌ها را در هوش فردی مورد مطالعه قرار داده است. او به شناخت احساسات تأکید دارد یعنی درک انگیزه ها و عادات کاری خود و دیگران و استفاده عملی از آن بنیش در هدایت زندگی شخصی و کنار آمدن با دیگران (گلمن، ترجمه پارسا، ۱۳۸۲،ص ۶۹).

 

گلمن و همکارانش، هوش هیجانی را مجموعه ای از توانایی ها مانند:

 

خودآگاهی[۳۱]، همدلی و خود نظم بخشی، انگیزش خود و مهارت‌های اجتماعی تعریف کرده و در این راستا”سیاهه قابلیت‌های هیجانی”[۳۲]را برای سنجش آن ساخته اند (رمضانی و همکاران، ۱۳۸۵)

 

گلمن (۱۹۹۷)، ‌به این عقیده است که هوش هیجانی موجب شادی وخوشبختی افراد می‌گردد. وی چهار مهارت اساسی هوش را شامل شناخت احساسات خود، تسلط بر احساسات، برانگیختن و ترغیب خود شناسایی احساسات دیگران و تنظیم روابط خود با دیگران تعریف می‌کند. گلمن (۱۹۹۵)، در تعریف هوش هیجانی می‌گوید: هوش هیجانی، توانایی درک، توصیف، دریافت و مهارهیجان ها است.

 

هر کسی با خودداری از میزانی از هوش هیجانی در رویارویی با وقایع مثبت یا منفی زندگی موضع گیری می‌کند و به سازش با آن ها می پردازد. انسان با برخورداری از هوش هیجانی به زندگی خود نظم و ثبات می بخشد و سازگاری بیشتری از خود نشان می‌دهد به طوری که اصولاًٌ با هوش هیجانی بالا شخص وقایع منفی کمتری را در زندگی تجربه می‌کند (شریفی درآمدی و همکاران ، ۱۳۸۴).

 

باید به یادداشت که پدید آیی مفهوم هوش هیجانی در اواخر قرن بیستم میلادی ، ریشه در نظریه های هوش، ابتدای قرن بیستم دارد. این ثورندایک[۳۳] (۱۹۲۰) بود که برای اولین بار توانایی اجتماعی را جزء مهمی ازهوش دانست (حکیم جوادی و همکاران، ۱۳۸۳).

 

بار- ان[۳۴](۱۹۹۷)، نظریه پرداز دیگری است که هوش هیجانی را به عنوان یک سری از ظرفیتها، مقتضیات، قابلیت‌ها و مهارت‌های غیر شناختی می‌داند که توانائیها فرد را در بر خورد موفقیت آمیز با مقتضیات محیطی افزایش می‌دهند.

 

وی هوش هیجانی را در پنج مقوله کلی تعریف می‌کند:

 

    1. بهره هیجانی درون شخصی[۳۵]” شامل قاطعیت،استقلال،خود آگاهی و خود شکوفایی

 

    1. بهره هیجانی بین شخصی[۳۶] شامل همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی

 

    1. بهره هیجانی قابلیت‌های سازش یافتگی[۳۷] شامل انعطاف پذیری، آزمون واقعیت و توانایی حل مسئله.

 

    1. بهره هیجانی مدیریت تنیدگی[۳۸] شامل مهارتکانه و تحمل تنیدگی.

 

  1. بهره هیجانی خلق عموی[۳۹] شامل امیدواری و شادمانی می‌باشد.

بار- ان برای سنجش هوش هیجانی یک مقیاس خود گزارشی ۱۳۳ ماده ای تهیه ‌کرده‌است که از پانزه خود مقیاس تشکیل می شود.

 

کوپر[۴۰] و ساواف[۴۱] (۱۹۹۷)،نیز در این زمینه “بهره هیجانی اجرایی[۴۲] را مطرح کرده و مؤلفه‌ های آن را شامل” تناسب هیجانی[۴۳] (به معنی انعطاف پذیری و سخت رویی هیجانی)، عمق هیجانی[۴۴] (به معنی تعدیل شدت هیجان‌ها، توانایی تقویت و تعمیق آن ها) و کیمیاگری هیجانی[۴۵] (به معنی توانایی استفاده از هیجان‌ها و احساسات برای خلاقیت) بیان می‌کند.

 

اپشتاین[۴۶] (۱۹۹۸)، نظریه پرداز دیگری است که به عنوان بنیان گذار نظریه شناختی – تجربه ای خود [۴۷] این این نظریه را با نظریه هوش هیجانی ادغام کرده و معقد است هوش هیجانی، انعکاسی از پردازش عقلانی (ذهن خرد گرا)، و هوش هیجانی انعکاسی از توانایی ذهن تجربه ای (ذهن هیجانی) در ایجاد تفکرات سازنده در مقابل افکار مخرب می‌باشد.

 

اهمیت و ضرورت هوش هیجانی

 

هوش هیجانی یعنی توانایی هایی مانند این که فرد بتواند انگیزه خود را حفظ کند و در مقابل ناملایمات پایداری کند تکانشهای خود را کنترل کند و کامیابی را به تعویق اندازد. حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکر او را خدشه دار سازد. با دیگران همدلی کند وامیداور باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




تعاريف خلاقيت :
در سه دهه اخير ،عده اي از صاحب نظران سعي بر اين داشته اند که تعاريف جامعي از خلاقيت عرضه كنند گر چه كوششهاي آنان كاملا موفقيت آميز نبوده است ولي بررسي نتايج تحقيقات آنان مي تواند ابهام تعريف خلاقيت را تا حدودي کاهش مي دهد
گيلفورد هوش را،فكر يك جهشي و خلاقيت را چند جهشي مي نامد . (امين افشار ،1378،ص:20).
معناي خلاقيت نزد همه يكسان نيست . در نوشته ها به بيش از 100 نوع تعريف خلاقيت برمي خوريم. يراي خلاقيت انواع مترادفها آورده اند ،مثلا«تفكر مولد » ،«تفكر واگرا» ، «قوه ابداع» ، » قوهتخيل»تفكر پر شاخ و برگيا جانبي»به اين ترتيب ،تعريفها از بعضي جهات متفاوتند و از بعضي جهات متشابه .اما تعريفها را مي توان به دو دسته اصلي تقسيم كرد:
1. تعريفهاي خاستگاهي
2. تعريفهاي فرايندي
1. نگرشهاي خاستگاهي: روانكاوان و گروهي از روان شناسان ،بيشتر به خاستگاه خلاقيت توجه كردهاند تا به خود آن . مثلا زيگموند فرويد معتقد بود كه خلاقيت از تعارض درون فرد ناشي مي شود و هنگامي پديد مي آيد كه انرژي اميال ارضا نشده ،در نيل به هدفهاي ممنوعه ابتدايي به سمت هدفهاي جامعه پسند تغيير جهت دهد . به نظر فرويد،فرايند خلاق شامل بروني كردن فراورده هاي دروني ،تخيل از طريق تعامل گونه هاي ابتدايي و بالغ تفكر است . فرويد دو فرايند فكري را از هم تميز مي دهد:
- فرايند اوليه:فكر ناخود آگاه،تصادفي،انگيزشي و بدون ارتباط با واقعيت است و فرايند ثانوي منطقي، هدفمند،و در ارتباط با واقعيت است فرزد خلاق كسي است كه از تفكر نوع اوليه (خيال پردازي و رويا بافي )بي آنكه مقهورش شود استفاده كند وفرايند ثانويه را براي تبديل طرحهاي حاصل از تفكر اوليه به طرحهاي تحقق پذير بكار گيرد.
روان شناسان انسان گرا ،از قبيل فروم ،مازلو ،راجرز ،اين چشمانداز روانكاوانه را وارونه مي گردند و گفتند كه،خلاقيت هنگامي خود را مي يابد كه هيچ تعارضي در درون فرد وجود نداشته باشد . به نظر آنها،خلاقيت محصول تعامل افراد سالم و فارغ از تعارض با محيطهاي سالم و مساعد است . پس فرايند خلاقيت شامل آزاد سازي قوه طبيعي خلاقيت از طريق جذب نيروهاي باز دارنده افراد و موانع موجود در محيط آنها است .
روان سنجهايي چون گيلفورد نيز خلاقيت را قوه اي طبيعي مي دانند كه در محيط مساعد مجال بروز مييابد. اما معتقدند كه قوه هر فرد منوط به داشته هاي ژنتيكي اوست . از اين رو، مي توان « قوه خلاقيت » افراد رابا آزمونهاي استانداردشده را اندازه گيري كرد . در اين نظريه نيز مانند نظريه روانكاوانه ، فرآيند خلاقيت از تعامل دو نوع تفكر متباين حاصل مي شود : « تفكر واگرا» كه اطلاعات را به انواع شقوق نامتعارف تبديل مي كند و « تفكر همگرا » كه در پي نتايج متعارف است .
2 . نگرشهاي فرآيندي : تداعي گرايان ، روانشناسان گشتالت و كساني كه نگرش « اطلاعات پردازي » را درپيش مي گيرند ، بيشتر به فرآيند فكر توجه دارند تا خاستگاه آن. البته بر جنبه هاي متفاوتي از اين فرآيند تاكيد مي كنند ، اما همه آنها خلاقيت را كيفيتي از اين فرآيند مي دانند كه اكتسابي است و با آموزش وممارست ، ارتقا مي يابد(آقائي فيشاني، 1377).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-03-02] [ 11:28:00 ب.ظ ]