کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 



آخرین بررسی های دانش پزشکی نشان داده است که روش زندگی ما در پیدایش بیماری قلبی بیش از همه موثر است. برای کمک به پیشگیری و محدود کردن خطر پیشرفت بیماری هر کسی از رهنمودهای زیر پیروی کند:
انجام معاینه ها و آزمایش های منظم پزشکی: در این صورت در صورت بروز کمترین مشکل می توان پی برد و یاوری کرد. پیروی از شیوه زندگی سالم و بهداشتی بدین معنی که سیگار نکشیم غذای سالم وکم چرب بخوریم فشار خون بالا را مهار کنیم و فعالیت بدنی داشته باشیم (انجمن قلب آمریکا، 1996).
امروزه پیشگیری از بیماری قلبی مخصوصاCAD یکی از مهم ترین وظایف مراقبین اولیه بهداشتی و متخصصین قلب است. پیشگیری با ارزیابی خطر صعودی و به دنبال آن توجه به شیوه های زندگی بیمار از جمله رسیدن به وزن مطلوب و قطع مصرف سیگار و درمان جدی تمام عوامل خطرساز غیرطبیعی نظیر؛ هیپرتانسیوم هیپرلیپیدمی و دیابت قندی شروع می شود(خدایی، 1388).
چنانچه علیرغم پیشگیری سکته قلبی در فردی رخ داد از روش های دارودرمانی و جراحی استفاده می شود.
بیماری های قلبی به چند شیوه درمان می شود. به کمک پزشک می توان برخی از مشکلات بیماران قلبی را کاهش داد یا بهبود بخشید. این کار را می توان با دگرگونی عادت های زندگی (چه می خوریم، چه می نوشیم، چقدر وزن داریم، چقدر ورزش می کنیم و سیگار می کشیم یا نه) انجام داد، همچنین می توان با مصرف پیگیر داروهایی که تجویز شده است و مهار کردن ناخوشی هایی مانند بیماری قند و فشار خون و کلسترول بالا، عملی ساخت. غالبا این دو راه کافی است تا از امکان وقوع نخستین سکته یا حمله قلبی بعد بکاهد. ولی این تمهیدات برای برخی بیماران قلبی کافی نیست و به درمان های دیگری نیاز دارند(انجمن قلب آمریکا، 1996).
هدف بیشتر جراحی های قلب و دیگر درمان های تهاجمی برقرار کردن دوباره جریان خون به قلب از راه سرخرگ های تاجی که به شدت بسته شده اند می باشد. برقرار شدن جریان خون به قلب، درد های آنژین سینه را از میان برده، به بیمار اجازه می دهد که از نو به زندگی فعال پیشین باز گردد. در موارد نادر، جراحی یا درمان های دیگری از این دست برای رفع مشکلاتی مانند ترمیم بخش های آسیب دیده ماهیچه قلب یا پارگی به کار می آید؛ گاه زنشگر موقت یا دائم برای برقرار کردن تپش های منظم قلب کار گذاشته می شود. کاربرد گذرگاه های مصنوعی در موارد استثنایی برای بازگرداندن خون به قلب غیرطبیعی یا پارگی در بدنه قلب به کار می رود. اگر سکته قلبی شدید باشد و آسیب زیادی به ماهیچه قلب برساند ممکن است ترمیم قسمت های آسیب دیده دیواره ماهیچه قلب یا گذاردن دریچه مصنوعی ضروری باشد(انجمن قلب آمریکا، 1996).
این گونه درمان های مداخله گرایانه برای همه بیماران سودمند نیست. جراحی یا درمان مداخله گرایانه خطرهایی نیز در بر دارد. باید این خطرهای احتمالی را با خطر اصلی و بالقوه ای که بیمار را تهدید می کند سنجید؛ مانند خطرهایی که در پی سکته قلبی پیشین یا دیگر عوارض غیر قلبی بروز می کند. باید عوامل بسیاری از پیش ارزیابی شود که خاص هر بیمار است(انجمن قلب آمریکا، 1996).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1400-03-02] [ 11:07:00 ب.ظ ]




آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو (384- 322 قبل از میلاد ) بر می گردد. ارسطو به ويژه دركتاب اخلاق نيكو ماخس به موضوع سعادت انساني و اينكه سعادت چيست، متشكل از چه فعاليت هايي است و چگونه ميتوان سعادتمند شد، مي پردازد.  رويكرد آكادميك به كيفيت زندگي از سال 1920 میلادی يعني زماني كه پيگو در كتاب اقتصاد و رفاه به اين موضوع پرداخت، سير تازه اي پيدا كرد.  از دهه 1930 محققان به ارزيابي كيفيت زندگي در مناطق مختلف جهان پرداختند و بعلت گستردگي، تدريجاً در ساير علوم مانند روان شناسي، اقتصاد، سياست، جامعه شناسي و پزشكي بصورت يك موضوع ميان رشته اي مورد توجه قرار گرفت ولي حدود 40 سال قبل براي اولين بار كيفيت زندگي در رابطه با وضعيت سلامت مطالعه و گزارش شد(احمدی،1389).

 

1-2-2-2-تعاریف کیفیت زندگی

تعریف سازمان جهانی بهداشت(1996) از ” کیفیت زندگی” چنین است: ارزیابی و ادراک افراد از وضعیت زندگی خویش، تحت تأثیر نظام فرهنگی و ارزشی موقعیتی که در آن زندگی می­ کنند و در واقع اهداف، انتظارات، معیارها و خواسته های فرد به میزان وسیعی بر وضعیت جسمانی، روانی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و اعتقادات او تاثیر گذار است.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

سِلا(1994)، نیز کیفیت زندگی را به صورت رضایت فرد از مجموع جنبه های زندگی از جمله جنبه های روانی، اجتماعی؛اقتصادی، فرهنگی ، معنوی و جنسی تعریف کرده اند.

عکس مرتبط با اقتصاد

دونالد[1](2001) کیفیت زندگی را اصطلاحی توصیفی عنوان میکند که به سلامت و ارتقاء عاطفی، اجتماعی و جسمی افراد و توانایی آنها برای انجام وظایف روزمره اشاره دارد.

کیفیت زندگی عبارت است از برداشت هر شخص از وضعیت سلامت خود و میزان رضایت او از این وضع(کینگ[2] ،2006). همچنین کیفیت زندگی به عنوان احساس فرد از سلامت ، رضایت یا عدم رضایت از زندگی، سرور و شادمانی یا ناخشنودی و نظایر آن تعریف شده است(دالکی[3]،1972).

2-2-2-2-ویژگی های کیفیت زندگی

علیرغم اینکه یک توافق کلی در تعریف کیفیت زندگی وجود ندارد، بیشتر پژوهشگران بر سه ویژگی کیفیت زندگی اتفاق نظر دارند. این ویژگی ها عبارتند از: چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن.

 

الف) چند بعدی بودن: که 5 بعد زیر را در بر می گیرد.

1-بعد جسمی: به دریافت فرد از توانایی هایش در انجام فعالیت ها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره می کند و می تواند در بردارنده مقیاس هایی چون تحرک، توان و انرژی، درد و ناراحتی، خواب و استراحت و ظرفیت توان کاری باشد.

2-بعد روحی: درک فرد از زندگی و هدف و معنای زندگی را در بر می گیرد. ثابت شده است که بعد روحی زیر مجموعه بعد روانی نبوده و یک دامنه مهم و مستقل محسوب می شود.

3-بعد روانی: جنبه های روحی مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش را در بر می گیرد. بعضی از زیر گروه های این بعد عبارتند از تصویر از خود، احساس مثبت، احساس منفی، اعتقادات مذهبی، فکر کردن، یاد گیری، حافظه و تمرکز حواس.

4-بعد اجتماعی: به توانایی برقرار کردن ارتباط با اعضای خانواده، همسایگان، همکاران و سایر گروه های اجتماعی و نیز وضعیت شغلی و شرایط اقتصادی کلی مربوط می شود.

5-بعد علائم مربوط به بیماری یا تغییرات مربوط به درمان: مواردی مانند درد، تهوع و استفراغ را می توان نام برد.

 

ب) ذهنی بودن: کیفیت زندگی را باید بیشتر به صورت یک مفهوم ذهنی به کار برد. ارزیابی فرد از سلامت و خوب بودنش، عامل کلیدی در مطالعات کیفیت زندگی می باشد. قضاوت فرد در مورد بیماری، درمان و سلامتی، خود اهمیت بیشتری نسبت به ارزیابی عینی از سلامتی دارد. به عنوان مثال ممکن است فردی از یک یا چند بیماری مزمن رنج ببرد ولی خودش را سالم بداند، در صورتی که فرد دیگری با وجود آنکه هیچ نشان عینی از بیماری ندارد، خود را بیمار می پندارد. عامل اصلی تعیین کننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه از دیدگاه فرد باید باشد.

ج) پویا بودن: پویایی کیفیت زندگی به این معناست که با گذشت زمان تغییر می کند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد. این مشخصه در یک رابطه طولی قابل مشاهده است(قراچه داغی،1387).

[1]- Donald

[2]- king

[3]- Dalkey

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]




1-3-2-2-تعریف بهزیستی روانشناختی

علی رغم پیشرفتی که در حیطه سلامت و بهزیستی وجود دارد، هنوز تعریف یکسانی از سلامت روان شناختی و بهزیستی روانی اائه نشده است و در واقع هیچگونه اتفاق نظری در اینخصوص وجود ندارد. به عنوان مثال در حالی که بعضی از اندیشمندان ، بهزیستی را معادل شادی و تعادل عاطفی می دانند نظریه پردازان دیگر این سازه را متشکل از ابعاد و مولفه هایی خاص مثل معناداربودن زندگی،نیرومندی روانی و شادی می پندارند(سیف،1386).

بعضی دیگرموارد مشمول احساس بهزیستی را رضایت کلی از زندگی، احساس انسجام و پیوستگی در زندگی و تعادل عاطفی بر شمرده اند(کارادمیس[1]،2006 ).

بهزیستی روانی بیانگر آن است که افراد چه احساسی از خودشان دارند و شامل پاسخ های هیجانی افراد، رضایت مندی از زندگی و قضاوت درباره کیفیت زندگی می شود. بهزیستی روانی ساختار مهمی است که در سطح پایین منجر به افسردگی و انزوای اجتماعی  و باعث فقدان احساس رضایت و اعنماد به نفس و احساس بوده و به کاهش سلامت روانی و جسمی منجر می شود(کینگ[2]،2001).

 

2-3-2-2-مولفه های بهزیستی روانی

احساس بهزیستی هم دارای مولفه های عاطفی و هم مولفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند( حسینی،1391).

تصویر مرتبط با افسردگی در روانشناسی Psychological depression

باید توجه داشت که تجربه هیجانات خوشایند و مثبت همزمان با تجربه ی هیجانات ناخوشایند و منفی صرف کند به همان نسبت زمان کمتری را برای هیجانات منفی باقی می گذارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دو قطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند. یعنی احساس رضامندی مثبت تنها با فقدان هیجانات منفی پدید نمی آید و عدم حضور هیجانات منفی لزوما حضور هیجانات مثبت را به همراه نمی آورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است.

بنابراین، احساس بهزیستی(شادی ) سه مولفه مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر را می بایست مورد شناسایی قرار داد:

الف) حضور نسبی هیجانات مثبت

ب) فقدان و عدم حضور هیجانات منفی

ج) رضامندی از زندگی( حسینی،1391).

در مطالعات گوناگون افراد شاد را با ویژگی های زیر تعریف می کنند:

اول آنکه از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند و خودشان را دوست دارند. در یکی از آزمون های عزت نفس با جمله هایی نظیر« من از با خود بودن لذت می برم » و « من ایده های خوبی دارم کاملا موافق هستندِِ. این افراد به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلانی رفتار می کنند(زنجانی طبسی،1383).

دوم آنکه افراد شاد احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس می کنند، آنهایی که انجام امور بیشتر به توانایی های خود می اندیشند تا به درماندگی و ناتوانایی هایی خویش، با استرس بیتشری مقابله می کنند

سوم آنکه افراد شاد خوش بین هستند. افراد خوش بین با این جملات موافقت کامل دارند که: «وقتی با کار دیدی روبرو می شوم، انتظار موفقیت در آن کار را دارم». بااین افراد موفق تر، سالم و شادتر از افراد بدبین هستند (زنجانی طبسی،1383).

چهارم آنکه افراد شاد برون گرا هستند و در ارتباط و همکاری با دیگران توانمندند افراد شاد در مقایسه با افراد ناشاد، چه در تنهایی و چه در حضور دیگران، احساس شادی می کنند و از زندگی خود ودیگران، از زندگی در نواحی گوناگون شهری یا روستایی، و یا  اشتغال در مشاغل گوناگون انفرادی و اجتماعی به یک اندازه لذت می برند(زنجانی طبسی،1383).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

[1]- Karademas

[2]-king

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]




   1-3-3-2-2-نظریه ریف

يكي از مهم ترين مدلهايي كه بهزيستي روانشناختي را مفهوم سازي و عملياتي كرده، مدل  ريف و همكاران است. ريف بهزيستي روانشناختي را تلاش فرد براي تحقق تواناييهاي بالقوه واقعي خود می­داند. اين مدل از طريق ادغام نظريه هاي مختلف رشد فردي عملكرد سازگارانه شكل گرفته و گسترش يافته است (حسینی ،1386). بهزيستي روانشناختي در مدل ريف و همكاران از شش مؤلفه تشكيل شده است:

1-پذيرش خود :  يکی از مولفه های کليدی بهزيستی، داشتن نگرش مثبت در مورد خود است البته نه به معنای خودشيفتگی يا عزت نفس خيلی بالا و غير معمول بلکه به معنای احترام به نفسی که بر اساس آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود باشد. بطوری که جانگ ( 1933) و رنز ( 1964 ) تاکيد داشتند که آگاهی از کاستيهای خود و نيز پذيرش اشتباهات خويش، يکی از مشخصه های بسيار مهم داشتن شخصيتی کامل و تکامل يافته است. اريکسون ( 1959) بيان داشت که يکی از عوامل يکپارچگی خود، رسيدن به آرامش در عين وجود پيروزيها و شکستها و نااميديهای گذشته است. چنين خودپذيری بالايی براساس خودسنجی واقع بينانه، آگاهی از اشتباهات و محدوديتهای خود، و عشق نسبت به خود و ديگران، بنا شده است(نقل از حسینی ،1386).

2-هدف و جهت گيری در زندگی :  توانايی پيدا کردن معنا و جهت گيری در زندگی، و داشتن هدف و دنبال کردن آنها، که تمامی اينها در تقابل با خوشبختی قرار دارند، از وجوه مهم بهزيستی هستند. اولين و روشن ترين نظريه در مورد هدفمند بودن دز زندگی را فرانکل ( 1992) داده است. فرانکل 3 سال بسيار سخت را در اردوگاه نازيها گذراند و در طول اين سالها با داشتن اهداف خويش زنده ماند. ديد او نسبت به ارتقاء سطح زندگی، اهداف و معنای زندگی آنقدر عميق بوده که توانسته در سالهای پس از آزاديش، روشی از روان درمانی ( معنا درمانی ) را برای کمک به همنوعانش در يافتن معنايی در زندگی پيدا کند. با بهره گرفتن از اين روش افراد می توانند در مقابل سختيها و رنجها پايداری و مقاومت کنند(زنجانی طبسی،1383).

3-رشد شخصی :  يا توان شکوفا ساختن کليه نيروها و استعدادهای خود. پرورش و بدست آوردن تواناييهای جديد که مستلزم روبرو شدن با شرايط سخت و مشکلات می باشد، زيرا روبرويی با اين شرايط باعث می شود فرد نيروهای درونی خويش را بجويد و نيز تواناييهای جديد بدست آورد. چه زمانی بيشترين احتمال يافتن اين نيروها می رود؟ زمانی که فرد تحت فشار است، اين استعدادها مکررا” کشف می شوند و قدرت خود در تغيير شرايط را نشان می دهند. خودشکوفايی انسانها در طی چالشها و شرايط نامطلوب، بيانگر توانايی روانی انسان در کنار آمدن با مشکلات، تحمل بسياری از مصيبتها و برگشت به حالت طبيعی پس از پشت سر گذاشتن آن و پيشرفت پس از گذر از موانع، می باشد(زنجانی طبسی،1383).

4-تسلط بر محيط :  يکی ديگر از کليدهای رسيدن به بهزيستی، تحت کنترل داشتن جهان پيرامون است. يعنی هر کسی بايد بتواند تا حد زيادی بر زندگی و محيط اطرافش تسلط و احاطه داشته باشد و اين کار در گرو اين است که فرد محيطش را مطابق خصوصيات و نيازهای فردی خود شکل دهد و بتواند آن را به همان شکل نگه دارد. چنين تسلط و احاطه ای تنها با تلاشها و عملکرد خود فرد، و در متن کار، خانواده و زندگی اجتماعی او بدست می آيد. داشتن کنترل در زندگی، چالشی است که انسان تا آخر عمر با آن روبروست. اين جنبه از بهزيستی بر اين نکته تاکيد دارد که، برای ايجاد و حفظ محيط کاری و خانوادگی مطلوب هر شخصی، همواره به نيروی خلاقه او احتياج است. چنين محيطی است که برای فرد و اطرافيانش بهترينها را به همراه دارد و زمانی که در چنين محيطی قرار داريم، متوجه می شويم که تسلط، قوی ترين نيرو و توانايی انسان است(زنجانی طبسی،1383).

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

5-خود مختاری : به اين معناست که فرد بتواند بر اساس معيارها و عقايد خويش عمل و زندگی کند، حتی اگر برخلاف عقايد و رسوم پذيرفته شده در جامعه باشد. جانگ ( 1933)، تاکيد می کند که يک انسان کاملا” رشد يافته و خودشکوفا، کسی است رها از هرگونه قرارداد اجتماعی و سنن.   به نظر می رسد اين وجه از بهزيستی کاملا” مفهوم فضيلت غربی را می رساند که در آن فرد برای رسيدن به خودمختاری و انتخاب سبک زندگی براساس خواسته ها و ديدگاه شخصی و درونی خويش، کاملا” انزواطلب می شود و حتی برخی از ننگها را می پذيرد. بنابراين، فردی که چنين روشی را برای زندگی بر می گزيند، توانايی زندگی در تنهايی و بی کسی را دارد. چنين طرز زندگی هم شجاعت و هم تنهايی را می طلبد(زنجانی طبسی،1383).

6-روابط مثبت با ديگران :  عبارت است از توانايی برقراری روابط نزديک و صميمی با ديگران و اشتياق برای برقراری چنين رابطه ای و نيز عشق ورزيدن به ديگران. اين جنبه اجتماعی- ارتباطی بهزيستی، در بر گيرنده بالا و پايين شدنهای روابط و تعاملات اجتماعی و بين فردی است. به اين معنا که روابط می تواند از يک رابطه شديدا” عاشقانه و صميمی تا روابطی پر از مشکل و ناراحتی در نوسان باشد. تجزيه و تحليل عميق تر روابط صميمانه، يا در حقيقت آميخته ای از احساسات مثبت و منفی افراد نسبت به يکديگر، است. چگونگی درهم آميختن اين دو احساس متضاد، چيزی است که ما برای درک بهتر عملکردهای فردی به دنبالش هستيم(زنجانی طبسی،1383).

خلاصه اينکه، عدم وجود حوادث و احساسات نامطلوب نيست که عامل خوشبختی است، بلکه نحوه کنار آمدن با اين مسائل ناگوار و چگونگی برخورد با آنهاست که تعيين کننده بهزيستی فرد است.

اگر بخواهيم اين شش بعد بهزيستی روانی را بطور خلاصه در يکجا جمع کنيم، می توان گفت که : خوشبختی و خوشی از طريق رويارويی و مواجه با چالشهای زندگی، مشکلات و نيازها بدست می آيد نه از طريق تفريح کردن و عدم داشتن هر گونه کشمکش و تعارض و نه با داشتن زندگی ای يکنواخت و بدون تغيير و پستی و بلندی، در حقيقت بهزيستی انسان در گرو تعامل و همراهی مقولات متضادی چون: درد و لذت، بلندپروازی و اميدواری در مقابل رنج و نااميدی است.

 

 

 

 

2-3-3-2-2-نظريه فرانکل

نظريه فرانکل بر معناجويی افراد در زندگی تاکيد دارد. او معتقد است، که رفتار انسانها نه بر پايه لذت گرايی نظريه روانکاوی فرويد و نه بر پايه نظريه قدرت طلبی آدلر است، بلکه انسانها در زندگی به دنبال معنا و مفهومی برای زندگی خود می باشند. ( فرانکل ، 1995، 1958، 1959، 1966 ) اگر فردی نتواند معنايی در زندگی خويش بيابد، احساس پوچی به او دست می دهد و از زندگی نااميد می شود و ملالت و خستگی از زندگی تمام وجودش را فرا می گيرد. الزاما” اين حس منجر به بيماری روانی نمی شود، بلکه پيش آگهی بدی برای ابتلا به اين اختلالات است. بنابراين فرانکل بهزيستی را در يافتن معناو مفهوم در زندگی  می داند.

 

3-3-3-2-2- نظریه ويسينگ و وان دان

ويسينگ ( 1988)، و وان دان ( 1994 ) به نقل از زنجانی طبسی  ( 1383)، يک سازه بهزيستی، روانشناختی کلی را معرفی کردند که بوسيله ” احساس انسجام و پيوستگی ” در زندگی، تعادل عاطفی و رضايت کلی از زندگی، مشخص و اندازه گيری می شود. آنها تاکيد می کنند که بهزيستی روانی، سازه ای چند بعدی يا چند وجهی است و اين حيطه ها را در بر می گيرد:

1-عاطفه : در افراد بهزيست يا خوشبخت، احساس مثبت بر احساسات منفی غلبه دارد.

2-شناخت :  اين افراد رضايت از زندگی را تجربه می کنند. به نظر آنها زندگی قابل درک و کنترل است. 3-رفتار: افراد بهزيست، چالشهای زندگی را می پذيرند و به کار و فعاليت علاقه دارند.

4-روابط بين فردی :  افراد بهزيست به ديگران اعتماد می کنند و از تعامل اجتماعی نيز برخوردارند.

از نظر كيز(2000) افرادى كه سطوح مطلوبى از اين بعد بهزيستى اجتماعى را دارا مى باشند ديد مثبتى به ذات بشر دارند، به افراد ديگر اعتماد مى كنند و معتقدند مردم قادرند خوب باشند. شناخت و پذيرش ديگران، عنصر پذيرش و ارزش  فرد  به  عنوان  يك  شريك اجتماع،  عنصر تشريك  مساعى  و  سرانجام  باور به تحول مثبت اجتماعى،عنصر شكوفايى بهزيستى است و اين عناصر مى توانند وحدت اجتماعى،پيوند اجتماعى و حسن ظرفيت براى رشد مداوم جامعه و ميزان راحتى افراد در پذيرش ديگران را ارزیابی کند(حسینی،1391).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]




امروزه، استرس جزئي از زندگي روزمره و عادي آدمي است. پيشرفت تمدن امروز و صنعتي شدن، افزايش بي روية جمعيت، دگرگوني روابط اجتماعي، فشارهاي جسمي و رواني ناشي از زندگي در شهرهاي بزرگ، آلودگي و سر و صدا و تأثير آن بر رفتار انسان منجر به تشديد استرس شده است.  شهرنشيني دگرگوني هاي زيادي را در روابط اجتماعي ايجاد كرد ه و سبب فروپاشي بسياري از سنت هاي اجتماعي كه موجب حمايت و پشتيباني افراد از يكديگر مي شد، شده است. بر اين اساس، ارزيابي فرد از استرس و نحوة برخورد و رويارويي با آن اهميت بسياري دارد. معمولاً استرس زماني مضر خواهد بود كه فرد آن را برا ی زندگي خود خطرنا ک و تهديدكننده تلقي كند و در عين حال منابع مختلف رويارويي با آن را در اختيار نداشته باشد. پژوهش ها نشان داده اند، به كارگيري راهبردهاي مقابله اي مؤثر نقش مهمي در كاهش استرس دارد ( نقل از خدایاری فرد و پرند، 1385).

اصطلاح استرس از زبان انگليسي گرفته شده و معادل دقيق آن در فارسي كلمة ” فشار ” است، البته معناي وسيع و طيف گستردة آن را نمي رساند( شاملو، 1375) اين اصطلاح تقريباً از قرن پانزدهم در زبا ن انگليسي مورد استفاده قرار گرفت. در اين زبان كلمة استرس به معناي فشار يا كشش فيزيكي به كار مي رفت. تا قرن هفدهم كاربرد آ ن در حوزه هاي مهندسي معماري تعميم يافت و از آ ن پس اين كلمه در مفهو م سختي و فلاكت در مورد انسا ن نيز مورد استفاد ه قرار گرفت. به عبارت ديگر، فشار وارد بر فرد جانشين فشار وارد بر شي شده بود. در اوايل قرن بيستم بعضي از پژوهشگران استرس را در ارتباط با اختلالا ت روان تني مطرح كردند. سپس در سال 1930 سليه تمايز بين علت اختلالات بدني و آثار آ ن را مطرح كرد. او علل يا محرك هاي خارجي را عامل استرس و حالت عدم تعادل بدن را استرس ناميد(شفر، 1982).

سليه (1950) تعريف كاملاً نويني براي استرس ارائه داد. وي با تأكيد بر سيستم غدد درون ريز اظهار داشت كه در ارگانيسم هر عامل يا محركي مي تواند تغييرات حفاظتي و سازگاركننده اي به وجود آورد. به نظر او هر محرك تنش زا، اگر فشار كافي داشته باشد، ممكن است به ايجاد واكنشي كه او آن را سندرم سازگاري كلي ناميد، منجر شود.

سليه به هنگام طرح تاريخي اين موضوع چنين مي گويد: استرس عبارت است از مجموعه واكنش هاي غيراختصاصي كه تحت تأثير محرك هاي گوناگون در ارگانيسم ايجاد مي شود. استرس ازنظر ماهيت اختصاصي است، اما منشأ غيراختصاصي دارد. اختصاصي بودن ماهيت آن يعني اينكه داراي تغييرات كليشه اي يكسان و ويژه اي است كه مهم ترين آنها عبارتند از: واكنش غدة قشري فوق كليوي، كاهش ميزان ائوزينوفنل در خون و رشد زخم در دستگاه گوارش. غيراختصاصي بودن آن از اين نظر است كه استرس براثر محرك هاي گوناگون به وجود مي آيد(فايلا[1]،1991).

البته سليه در ابتدا تصور مي كرد كه استرس فقط تحت تأثير عوامل زيان آور، ايجاد مي شود، ولي بعدها عنوا ن كرد هرچيز خوشايند و ناخوشايند موجب بروز استرس مي شود. استرس و اضطراب دو واكنش طبيعي ارگانيسم در موقعيت هاي تهديدكننده اند كه بدون آنها بقاي نوع انسان به خطر مي افتد. استرس عاملي است كه انسان را در مواجهه با مسائلي كه از آنها شناختي ندارد يا اتفاقاتي كه به وضوح ما را مورد تهديد قرار مي دهد، آماده مي سازد. استرس با تشديد جريان خون موجب افزايش فعاليت مي شود و مي تواند در دستيابي به اهداف موردنظر مفيد واقع شود ولي ميزان زياد يا طولاني مدت آن نه تنها ديگر مفيد نيست، بلكه زيانبار است .

اشخاصي كه دربارة استرس اطلاع كمي دارند، اغلب آن را نوعي نيروي خارجي نيرومند مي پندارند كه نسبت به آن كنترل اندكي دارند. آنها احساس مي كنند در صورت امكان بايد از اين فشارها ممانعت به عمل آورند، ولي چنانچه براي شخص امكان گريزي وجود نداشته باشد، بايد آن را تحمل كند؛ ولي بايد ذكر كرد كه در مورد استرس عمل خودكار يا گريزناپذير وجود ندارد. هريك از ما در مواجهه با موقعيت بالقوة پرتنش به شيوة كاملاً متفاوتي واكنش نشان مي دهيم و به انتخاب سبك مقابله با آن مي پردازيم. ما مي توانيم راهي را انتخاب كنيم كه خود را دچار درماندگي كنيم يا از تجربيات خود لذت ببريم. در استرس عواملي چون زمينه، شرطي شدن، تجربه هاي پيشين، مدت زمان و شدت استرس نقش مهمي دارند. واكنش هر فرد در مقابل استرس از الگوي پيچيدة افكار و رفتار او نشأت مي گيرد. اين عوامل و بسياري ديگر از عوامل حد خاصي از تنش را براي هريك از ما به وجود مي آورند. اگر بتوانيم با استرس ها به طور صحيحي برخورد كنيم، استرس دوستي مي شود كه ما را براي مواجهه با مسائل زندگي نيرو مي دهد، ولي اگر با ضعف با آ ن برخورد كنيم و اجازه دهيم از كنتر ل ما خارج شود، به شكل دشمني درمي آيد و موجب بروز بيماري هاي مختلف بويژه امراض شديد قلبي و ضعف اندام هاي بدن مي شود.

[1] - Failla

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم