از دیدگاه یانگ و همکارانش (2003) افرادی که طرحواره‌هایشان در این حوزه قرار دارد، احساسات و تکانه‌های خود انگیخته را واپس زنی می‌کنند. بدین معنی که تلاش می‌کنند طبق قواعد انعطاف ناپذیر و درونی شده خود رفتار کنند؛ ولو به قیمت از دست دادن خوشحالی، ابزار‌عقیده، آرامش خاطر، رابطه صمیمی با دیگران و سلامتی. طرحواره‌های این حوزه عبارتند از:
15. منفی گرایی/ بدبینی. این افراد منفی گرا و بدبین هستند. بدین معنی که همیشه و همه جا بر جنبه‌های منفی زندگی مثل مرگ، طلاق، فقدان، ناامیدی، خیانت و تعارض توجه می‌کنند و جنبه‌های مثبت زندگی را کمرنگ جلوه می‌دهند. انتظار دارند در بسیاری از حوزه‌ها مانند شغل، تحصیلات، ازدواج و موقعیت‌های بین فردی وقایعخطرناکی برای آنها اتفاق بیفتد. این افراد احساس آسیب پذیری می‌کنند که اگر در زندگی زناشویی، شغلی و تحصیلی‌شان اشتباهاتی رخ دهد باعث یک فاجعه خواهد بود و همین اشتباه منجر به عدم رضایت زناشویی و به دنبال آن درگیری و طلاق، ورشکستگی مالی و از دست دادن شغل یا از بین رفتن پیشرفت تحصیلی می‌شود.
16. بازداری هیجانی. این افراد از صحبت کردن درباره هیجاناتشان به شدت گریزانند. آنها به جای اینکه هیجانی باشند در موقعیت‌های مختلف از لحاظ عاطفی بی تفاوتند و به جای آن خود انگیختگی هیجانی دارند. این افراد ابراز خشم و پرخاشگری و هرگونه احساس منفی را بازداری می‌کنند و هیجانات مثبت مانند خوشحالی، محبت، برانگیختگی جنسی، نشاط و شادابی را نیز نشان نمی‌دهند و به جای آن بر عقلانیت و حذف هیجانات تاکید می‌ورزند. شایع‌ترین ریشه تحولی شکل گیری این طرحواره این است که افراد به محض بروز خود انگیخته هیجان‌های خود از سوی والدین یا دیگر افراد مهم زندگی، به شدت شرمسار شده‌اند. این طرحواره در بستر خانواده به وجود می‌آید. افراد دارای این طرحواره اغلب درگیر روابط عاشقانه با فردی می‌شوند که هیجانی و تکانشی است (به طور مثال خانمی که یاد گرفته بود خود نمایی کار بدی است، با مردی ازدواج کرد که لباس‌های پر زرق و برق می‌پوشید و به جاهای لوکس و گران قیمت می‌رفت. این خانم توضیح داد که «وقتی با او هستم، اجازه دارم اینجوری لباس بپوشم.»). متاسفانه گاهی اوقات، ویژگی‌هایی که اوایل ازدواج زوجین را خیلی شیفته یکدیگر می‌کند، به تدریج جذابیت خود را از دست می‌دهند.
17. معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی. این افراد باور دارند که شخص باید برای رسیدن به معیارهای درونی و افراطی درباره رفتار و عملکرد خود کوشش فراوانی انجام دهد، که این عمل معمولا برای جلوگیری از انتقاد صورت می‌گیرد. این افراد معتقدند هر کاری که انجام می‌دهند ناقص است و باید بیشتر تلاش کنند و بر ارزش‌هایی نظیر منزلت، ثروت و قدرت تاکید دارند و از مراودات اجتماعی، نشاط و شادمانی‌غافل هستند. این‌افراد در کودکی دارای‌والدینی بوده‌اند که هرگز از رفتارهای فرزندانشان راضی نمی‌شده و عشق و محبت را به شرط موفقیت به کودکان‌نشان داده‌اند. باورهای این افراد به طور معمول در موارد زیر بروز می‌کند:
الف) بی نقص گرایی
ب) قوانین غیر قابل انعطاف و «بایدها»؛ معیارهای بالا و غیر واقع بینانه
ج) احساس از دست دادن زمان یا کمبود وقت
د) اشتغال ذهنی در مورد اثر بخشی و موفقیت
18. تنبیه. کسی که این طرحواره را دارد باور دارد که به خاطر اشتباهات و گناهان خود باید شدیدا تنبیه شود. این افراد معمولا به سختی از اشتباهات خود و دیگران چشم پوشی می‌کنند، به این دلیل که عیب و نقص دیگران را نمی‌پذیرند و نمی‌توانند باآنها همدلی نمایند. کسی که این طرحواره را دارد معمولا نسبت به شخصی که مرتکب اشتباه شده است (خود یا دیگران) گرایش به بروز خشم، ناشکیبایی، تنبیه و بی صبری دارد. اگر این تنبیه متمایل به خود شخص باشد فرد معمولا خشم خود را سرکوب می‌کند و سرکوبی این خشم منجر به بیماری‌های روانی مانند افسردگی و بیماری‌های جسمانی مانند فشار خون می‌شود.

افسردگی در روانشناسی Psychological depression

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...