یانگ و همکاران (2003) معتقدند افرادی که طرحواره‌هایشان در این حوزه قرار دارد به جای رسیدگی به نیازهای خود به دنبال ارضای نیازهای دیگران هستند. آنها این کار را برای دستیابی به تایید، تداوم رابطه هیجانی یا اجتناب از انتقام انجام می‌دهند. این افراد در دوران کودکی معمولا آزاد نبوده‌اند تا از تمایلات طبیعی‌شان پیروی کنند و در بزرگسالی به جای اینکه از درون جهت دهی شوند از محیط بیرونی تاثیر پذیرفته و از خواسته‌های دیگران تبعیت می‌کرده‌اند. در اکثر این خانواده‌ها والدین بهجای توجه و اهمیت قائل شدن به نیازهای منحصر به فرد کودک، بیشتر نیازهای هیجانی یا منزلت اجتماعی خود را مهم می‌دانستند. طرحواره‌های این حوزه عبارتنداز:
12. اطاعت. فرد دارای این طرحواره باور دارد برای اینکه از پیامدهای منفی اجتناب کند باید کنترل خود را به دیگران بسپارد. اغلب، این افراد می‌ترسند که دیگران خشمگین شده و طردشان کنند. از این رو ترجیح می‌دهند خودشان را به دیگران تسلیم کنند. این افراد تمایلات و احساسات خود را نادیده می‌گیرند. واگذاری افراطی کنترل خود به‌دیگران و اطاعت از آنها به این دلیل که فرد تحت فشار شدید احساسات خود قرار دارد، از ویژگی‌های افراد دارای این طرحواره است. این عمل معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت، احساس تلافی جویی و انتقام صورت می‌گیرد. دو شکل عمده این طرحواره عبارتند از:
الف) اطاعت از نیازها: سرکوبی نیازها، تمایلات‌و ترجیعات خود و اطاعت از نیازهای دیگران.
ب) اطاعت از هیجانها: سرکوبی هیجانی خود و اطاعت از هیجانهای دیگران.
فرد دارای این احساس است که تمایلات، عقاید و احساسات او اعتبار و ارزش ندارد و برای دیگران و خودش مهم نیست. تجلی این حالت با حساسیت بیش از حد نسبت به احساسات مثبت دیگران مشخص می‌شود. این طرحواره بیشتر در افرادی دیده می‌شود که والدین آنها بیش از حد آنها را کنترل می‌کرده‌اند. به همین خاطر ازموقعیت‌هایی که ممکن است تحت کنترل دیگران قرار بگیرند یا ممکن است گیر دیگران بیفتند، اجتناب می‌ورزند. آنها معمولا از روابط عاشقانه دراز مدت دوری می‌کنند. با این وجود اغلب همسری را برمی‌گزینند که کنترل گر بوده و در نتیجه دچار «جذابیت طرحواره‌ای» می‌شوند. بدین معنی اگر همسر فرد سلطه گر باشد از طریق جذابیت طرحواره‌ای می‌تواند باعث تداوم طرحواره‌ای شود.
13. ایثار. در این طرحواره فرد نیازهای خود را برای کمک به دیگران فدا می‌کند؛ تمرکز افراطی بر ارضای نیازهای دیگران در زندگی روزمره، به طوری که از رضایت مندی خود فرد جلوگیری می‌شود. این افراد وقتی به نیازهای خود توجه می‌کنند، اغلب احساس گناه می‌کنند. برای اجتناب از این احساس گناه آنها نیازهای دیگران را بر نیازهای خود مقدم می‌شمارند. این افراد اغلب از کمک کردن به دیگران لذت می‌برند. زیرا احساس می‌کنند عزت نفسشان افزایش یافته است. این افراد معنای زندگی خود را در کمک به دیگران می‌دانند و اغلب خود و نیازهای‌شان را فراموش کرده‌اند. آنها معمولا آنقدر به دیگران خدمت می‌کنند که در پایان به ضرر خودشان تمام می‌شود.
14. پذیرش جویی/ جلب توجه. این افراد تاکید افراطی در دستیابی به تایید، توجه، بازشناسی یا شایستگی از سایر افراد دارند به گونه‌ای که از تحول یک هویت واقعی و ایمن جلوگیری می‌کند. عزت نفس این افراد بیشتر به واکنش‌های دیگران وابسته است تا تمایلات و رغبت‌های خود شخص. این افراد معمولا اعمالی انجام می‌دهند که مورد توجه و تایید دیگران باشند و در عین حال از آن اعمال هیچ گونه لذتی هم نمی‌برند. این‌افراد اغلب‌از زندگی‌رضایتی ندارند و نسبت به طرد بیش از حد حساسند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...