گفتار دوم: آغاز و پایان شخصیت حقوقی شرکت با مسئولیت محدود

 

تعیین آغاز شخصیت حقوقی از این نظر واجد اهمیت است که نقطه آغاز تعهدات شرکت را معین می‌کند.

 

از اینکه شرکت با مسئولیت محدود از چه تاریخی دارای شخصیت حقوقی می‌شوند، پاسخ کلی ‌به این سئوال آسان است و آن این است که در حقوق ایران، شرکت از تاریخی دارای شخصیت حقوقی خواهد بود که ایجاد و به عبارت قانون‌گذار تشکیل شده باشد. اما پاسخ ‌به این که شرکت از چه تاریخی تشکیل می‌شود ‌در مورد شرکت‌های مختلف یکسان نیست و هر شرکتی تابع قواعد خود است ‌در مورد شرکت‌های با مسئولیت محدود، وقتی تشکیل می‌شود که تمام سرمایه نقدی آن ها تأدیه و سهم‌الشرکه غیر نقدی نیز تقویم و تسلیم شده باشد.[۱۹]

 

‌در مورد پایان شخصیت حقوقی باید گفت شخصیت حقوقی شرکت تجاری تا پایان یافتن امر تصفیه شرکت باقی می‌ماند. شخصیت شرکت ‌به این دلیل باقی می‌ماند که برخلاف انسان، دارایی موجود شرکت پس از انحلال به شخص دیگری منتقل نمی‌شود بلکه میان شرکای که مالک واقعی آن هستند تقسیم می‌گردد. از آنجا که لازم است دارایی شرکت در زمان تصفیه باقی باشد شرکت باید دارای شخصیت حقوقی باقی بماند.

 

از مجموع مواد راجع به تصفیه امور شرکت‌ها (مواد ۲۰۲ الی ۲۱۸ ق.ت) به خصوص از ماده ۲۰۸ این قانون توجه قانون‌گذار ‌به این امر را می‌توان استنباط کرد.

 

بقای شخصیت حقوقی موجب می‌گردد که مدیران تصفیه می‌توانند به نام شرکت علیه اشخاص ثالث اقامه دعوا کنند و اشخاص ثالث نیز می‌توانند علیه شرکت در حال تصفیه طرح شکایت کنند.[۲۰]

 

گفتار سوم: نتایج شخصیت حقوقی شرکت

 

ماده ۵۸۸ ق.ت شخص حقوقی را دارای کلیه حقوق و تعهدات می‌داند. نتایج ناشی از شخصیت حقوقی عبارتند از:

 

۱ـ اسم شرکت: شرکت مانند اشخاص حقیقی نامی دارد که به آن موسوم است و قانون تجارت ایران نیز ‌در مورد همه شرکت‌ها مقرر ‌کرده‌است که تحت نامی خاص تشکیل شوند.

 

۲ـ دارایی شرکت: شرکت مالک دارایی‌ای است که از مجموع آورده‌های شرکای تشکیل می‌شود. شرکای هیچ گونه حق عینی بر اموال شرکت ندارند بلکه حق آن ها در شرکت یک حق دینی است ولو آن که آورده آن ها مال غیر منقول باشد.

 

۳ـ اهلیت شرکت تجاری: شرکت‌های تجاری حقوق و تکالیف خود را بدون تشریفات خاص و درست به همان طریقی که انسان‌ها عمل می‌کنند انجام می‌دهند از جمله می‌تواند هبه و انتقال بلاعوض اموال را قبول کند. همچنین شرکت تجاری می‌تواند به علت ضرر و زیان‌های مادی وارد به خود، علیه اشخاص ثالث اقامه دعوی کند. البته اهلیت شرکت مطلق نیست بلکه محدود به موضوع مندرج در اساسنامه آن است.

 

۴ـ اقامتگاه شرکت: هر شرکت تجاری به دلیل داشتن شخصیت حقوقی، دارای اقامتگاهی است که مستقل از اقامتگاه شرکاءست و باید معین شود. از طریق اقامتگاه می‌توان تابعیت شرکت، دادگاه صلاحیت‌دار و غیره را مشخص نمود.

 

۵ـ تابعیت شرکت: شرکت مانند اشخاص حقیقی دارای تابعیت است که می‌تواند از نظر مالیاتی، حمایت دیپلماتیک و غیره مفید باشد.[۲۱]

 

مبحث دوم: حقوق انگلیس

 

گفتار اول: مبنای حقوقی شخصیت حقوقی و نتایج شخصیت حقوقی

 

در حقوق انگلیس نیز برای شرکت به عنوان یک شخص حقوقی، شخصیتی جدا و مستقل از اعضا قائل هستند حتی اگر شرکت صرفاً دارای یک سهام‌دار باشد.

 

نتایجی که برای قائل شدن شخصیت حقوقی جدا از سهام‌داران قائلند عبارتند از:

 

۱ـ شرکت قادر است ‌به این که مالک اموال باشد.

 

۲ـ بدهکاران شرکت نسبت به شرکت مسئولیت دارند.

 

۳ـ شرکت می‌تواند بدهکاران شرکت را تحت تعقیب قرار دهد.

 

۴ـ شرکت در مقابل بستانکاران شرکت مسئولیت دارد.

 

۵ـ بستانکاران شرکت می‌توانند شرکت را تحت تعقیب قرار دهند.

 

۶ـ با فوت یک یا چند شریک، شرکت منحل نمی‌شود و عملیات آن متوقف نمی‌شود.[۲۲]

 

گفتار دوم: احصاء موارد نادیده گرفتن شخصیت حقوقی

 

در برخی از شرایط دادگاه موظف است وجود شخصیت حقوقی برای شرکت را به عنوان یک امر منفک از شرکای نادیده بگیرد. به عبارتی دادگاه موضوع را با دیدگاه ماوراء شخصیت حقوقی و به عبارتی به کنه موضوع نگاه می‌کند. کما این که در دعوی Adams V Cape Industries [1990] دادگاه موضوع را به صورت ماوراء شخصیت حقوقی شرکت مورد بررسی قرار داد. در عین حال دادگاه‌ها معتقدند که مجلس باید به طور صریح قانونی تصویب کند تا در صورت لزوم پرده شخصیت حقوقی کنار برود و موضوع به صورت ماهیتی و بدون اعتنا به شخصیت حقوقی مورد بررسی قرار گیرد و در ماورای شخصیت حقوقی وارد می‌شویم.

 

از جمله مواردی که چنین حالتی اتفاق می‌افتد که در قانون شرکت‌ها مصوب سال ۱۹۸۵ و قانون ورشکستگی سال ۱۹۸۶ تصریح شده بود عبارتند از:

 

۱ـ هر گاه تجارت شرکت همراه با فریب و خدعه باشد.

 

هر گاه از سوی افرادی از جانب شرکت عملیات تجاری فریب‌آمیز صورت پذیرد به طوری که افراد مذبور درصدد فریب بستانکاران یا اشخاص دیگر می‌باشند در این صورت چه بسا دادگاه با نگرش ماورای شخصیت حقوقی، افرادی که مسئول این امر هستند ممکن است مسئول پرداخت بدهی‌های شرکت باشند البته این مسئولیت زمانی است که شرکت منحل شود.

 

۲ـ هر گاه تجارت شرکت از نوع تجارت غیر قانونی باشد.

 

در این صورت مدیران شرکت ممکن است به جهت این تجارت غیرقانونی شخصاً مسئول باشند این امر زمانی ایجاد می‌شود که شرکت ورشکسته شود.

 

۳ـ هر گاه حساب‌های گروهی ابراز شود.

 

هر گاه شرکت‌ها به عنوان اعضای یک گروه باشند در این صورت حساب‌ها یابد به صورت گروهی ارائه بشود بدیهی است در غیر این صورت افراد مسئول می‌باشند.

 

۴ـ هر گاه افرادی جهت اجتناب از تعهدات حقوقی شرکت تلاش نمایند در این صورت نیز شخصاً مسئول می‌باشند. در یکی از دعاوی مطروحه این امر اتفاق افتاد در دعوی Jones V lipman [1962] خوانده جهت فروش زمینی به خواهان قرارداد منعقد کرده بود اما بعداً آن را به یک شرکت منتقل کرد و این عمل به قصد اجتناب از امر یا تعهد حقوقی بود.[۲۳]

 

در جهت تخلف شخص مدیر، ماده ۱۵ قانون سلب صلاحیت مدیران مصوب سال ۱۹۸۶ برای مدیری که مقررات مربوط به سلب صلاحیت را نقض می‌کند مجازات در نظر می‌گیرد و در عین حال مسئولیت را برای چنین مدیرانی قائل است.[۲۴]

 

فصل سوم: حقوق و وظایف و مسئولیت شرکای شرکت با مسئولیت محدود در حقوق ایران و انگلیس

 

مبحث اول: حقوق شرکای در حقوق ایران و انگلیس

 

گفتار اول: حقوق شرکای در حقوق ایران

 

ماده ۱۰۸ ق.ت در خصوص تقسیم سود و زیان بین شرکای مقرر داشته: «روابط بین شرکای تابع اساسنامه است. اگر در اساسنامه راجع به تقسیم نفع و ضرر مقررات خاصی نباشد تقسیم مذبور به نسبت سرمایه شرکای به عمل خواهد آمد».

 

پس اگر در اساسنامه به سکوت برگزار شده باشد تقسیم منافع به نسبت سرمایه است اما اگر بخواهند می‌توانند در اساسنامه سود را از نسبت سهم‌الشرکه زیادتر یا کمتر ببرند.

 

از این که بتوان یکی از شرکای را به کلی از سود محروم کرد چنین شرطی محکوم به بطلان است. زیرا در ماده ۱۰۷ صرفاً در مقام بیان تقسیم و اختصاص سود به بیشتر یا کمتر از حد خود است و نه محرومیت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...