پایان نامه ارشد:بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان دانشجویان دختر شهرستان نجفآباد |
2-3 بررسی ویژگیهای افراد دارای سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی 18
2-3-1 دیدگاه مکتب زیستگرایی 18
2-3-2 دیدگاه مکتب روانکاوی 18
2-3-3 از دیدگاه رفتارگرایی 20
2-3-4 دیدگاه انسانگرایی 20
2-3-5 دیدگاه شناختی 22
2-3-6 دیدگاه بومشناختی 22
های زندگی 22
2-5 مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی 23
2-6 اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان 27
2-7 ابعاد مهارتهای زندگی 30
2-7-1 مهارتهای اجتماعی شامل 31
2-7-2 مهارت مقابله كه شامل 31
2-7-3 مهارت حل مسئله كه شامل 31
2-7-4 مهارتهای آموزش داده شده در كلاسهای مهارت های زندگی 32
2-7-5 برنامهریزی و محتوای برنامه آموزش مهارتهای زندگی 32
2-8 تحقیقات انجام شده در داخل و خارج كشور 32
2-8-1 پژوهشهای داخلی 37
2-9 جمعبندی 38
فصل سوم: روش پژوهش
3-1 مقدمه 40
3-2 روش پژوهش 40
3-3 جامعه آماری 40
3-4 نمونه و روش نمونهگیری 40
3-5 ابزار پژوهش و شیوه ی اجرای آن 41
3-6 روش تجزیه و تحلیل آماری 45
فصل چهارم: یافتههای آماری پژوهش
4-1 مقدمه 47
4-2 آمار توصیفی 47
4-3 آمار استنباطی 48
4-3-1 فرضیه اول 48
4-3-2 فرضیه دوم 49
4-3-3 فرضیه سوم 50
4-3-4 فرضیه چهارم 51
4-3-5 فرضیه پنجم 52
فصل پنجم: تبیین یافتهها
5-1 تبین یافتهها 54
5-2 محدودیتها 56
5-3 پیشنهادات 56
پیوست
پرسشنامه سلامت عمومی……………………… 59
منابع
فهرست منابع فارسی 63
فهرست منابع انگلیسی 65
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 4-1 اطلاعات جمعیت شناسی 47
برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر سلامت روان 48
برای مقایسه میانگین دو گروه در متغییر نشانههای جسمانی 49
برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نشانگان اضطراب 50
برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نارساکنش وری اجتماعی 51
برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر افسردگی 52
چكیده
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و كافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب بهمنظور پیشرفت همهجانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تكاملیافته و دارای سلامتروانی كسانی هستند كه توانایی و مهارت كافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره درصدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تكامل هستند.
این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. درحالی كه افراد ناموفق و كسانی كه به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی كمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشكلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت كه فاقد مهارتهای زندگی كافی هستند وبدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و بهكارگیری آن جهت دستیابی به رشد و كمال میتواند بسیاری از مشكلات، ناكامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یك زندگی بانشاط، پرتلاش، روبه پیشرفت و كمال را به ارمغان آورد.
فصل اول:
چارچوب كلی پژوهش
1-1 مقدمه
پیشرفتهای علمی و تكنولوژی در سالهای اخیر، انسانها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. كار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند كه اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذكور و مشكلات مشابه از جمله مهارتهای مهم و مفیدی هستند كه نقش تعیینكنندهای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثربخش دارند و همه انسانها بهطور فطری توانایی حل مشكلات زندگی را دارند، ولیكن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بهطوری كه به عنوان مهارتهای كارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسیهای انجام شده تواناییها و مهارتهای علمی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان كشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان كفایت نمیكند. بنابراین آموزش مهارتهای زندگی با تأكید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصل مهم و انكارناپذیر است كه تاكنون علیرغم توجه خاص بسیاری از كشورهای جهان و تأكید خاص«سازمان بهداشت جهانی» جای آن در برنامههای تحصیلی مدارس كشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهای برداشته شده است كه نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتر میباشد.(سازمان بهداشت جهانی،1997)
روانشناسان در دهههای اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیدهاند كه بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحصیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس كنترل و كفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آمادگی برای حل مشكلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگیهای روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی،آمادهسازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار امری ضروری به نظر میرسد. در همین راستا روانشناسان با حمایت سازمانهای ملی و بینالمللی، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی آموزش مهارتهای زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نمودهاند.(طارمیان و همكاران، 1378)
آنچه امروزه تحت عنوان مهارتهای زندگی مشهود است تنها حاصل كار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلكه از این مهارتها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است. بهطوری كه تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزشها كه از فصول اساسی درس مهارتهای زندگی است به كرات در قرآن، نهجالبلاغه، و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین مورد تأكید قرار گرفته است.(طارمیان و همكاران،1378)
هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارتهای زندگی در زمینه بهداشت روانی این است كه جوامع مختلف در سطوح جهان نسبت به گسترش، به كارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارتهای زندگی را متمركز بر رشد تونائیهای روانی مانند حل مسئله، مقابله با هیجانات، خودآگاهی، سازگاری اجنماعی و كنترل استرس بین كودكان و نوجوانان اقدام نمایند.(ناستاسیا،1998)
با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانشآموزان،برنامه آموزش مهارتهای زندگی روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانشآموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانشآموزان تلقی میشود. به این ترتیب مدارس به جای این كه تنها بر افزایش عملكرد تحصیلی دانشآموزان تمركز نمایند باید بر تأمین و حفظ روان آنان نیز تأكید نمایند و اقدامات لازم را بهمنظور تحقیق هدف مذكور انجام دهند چرا كه اگر هدف فوق تحقق یابد بسیاری از مشكلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود كاهش مییابد.(ناستاسیا،1998)
1-2 بیان مسئله
رشد انسان در زمینههای روانی، اجتماعی، جسمانی، جنسی، شغلی، شناختی، الگو«خود» اخلاقی و عاطفی صورت میگیرد هریك از زمینهها نیازمند مهارت و توانایی میباشد. در واقع میتوان گفت كه تكامل مراحل رشدی وابسته به مهارتهای زندگی است. زمانی كه افراد مهارتهای زندگی اساسی را كسب نمایند در عملكرد بهینه خود پیشرفت میكنند. آموزش مهارتهای زندگی نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا میكند و البته زمانی كه در یك مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجستهتری خواهد داشت. بهطور تعیین میتوان گفت كه بسیاری از نوروزها و سایكوزها ناشی از نقص در رشد مهارتهای زندگی اساسی است. درواقع آموزش مهارتهای زندگی نقش درمانی دارد.(گینتر، گازداوداران،1996)
همانگونه كه بروكز اشاره كرده است رویكرد مهارتهای زندگی یك چارچوب سازمانیافتهای را برای مراكز مشاوره و بهداشت روانی فراهم میكند و یك عنصر آموزشی و یكسوی و مهم برای مدارس ابتدایی و دبیرستان میباشد.(بروكز،1984)
سازمان بهداشت جهانی«WHO» بهمنظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی- اجتماعی، برنامهای تحتعنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارك دیده و در سال 1993 در«یونیسف» (صندوق كودكان سازمان ملل متحد)مطرح نمود.(سازمان بهداشت جهانی،1377)
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-10-08] [ 02:25:00 ب.ظ ]
|