در بازی است که کودکان از خود غافل می­شوند و به دیگران و همکاری و دوستی با آن­ها نزدیک می­شوند و همین باعث می­ شود پایه و اساس زندگی اجتماعی او پایه­ریزی گردد.تجارب اجتماعیی مهمترین عامل سازنده­ی فرد ‌می‌باشد.(رئیس­وند،۱۳۷۹ به نقل از فتحی،۱۳۸۴)

 

اثرات شناخته شده بازی بر سلامت

 

اثرات بازی بر سلامت کودکان را ‌می‌توان از سه جنبه بررسی کرد:

 

۱-اثرات جسمی: تقویت عضلات، کاهش چاقی،خواب بهتر، تغذیه متعادل­ترو مقوی­تر( خزاعی و خزاعی،۳۰،۱۳۹۲).کودک محروم از بازی یا کودکی که بازی نمی­کند، از رشد و نمو سالم بدنی و روانی بهره­مند نخواهند بود. بازی سبب می­ شود که تمام قسمت­ های بدن کودک رشد و نمو طبیعی خود را ادامه دهد (شعاری نژاد، ۱۳۸۵).بازی حواس پنج­گانه کودک را تقویت می­ کند و مهارت­ های حرکتی او را افزایش می­دهد و باعث می­ شود تا کودک بر حرکات کوچک (مانند انگشتان) و حرکات بزرگ (مانند حرکات بدن) خود تسلط یابد (انگجی و عسگری، ۱۳۸۵).

 

۲-اثرات روانی: مهارت حل مشکل، اعتمادبه نفس، تقویت تفکر ،( خزاعی و خزاعی،۳۰،۱۳۹۲).بر اساس نظریات پیاژه و ویگوتسکی، بازی اصلی­ترین عامل رشد شناختی کودو است. همچنین یکی از پاک­ترین روش­های فکری قابل دسترس برای خردسالان ‌می‌باشد( انگجی و عسگری، ۱۳۸۵). بازی به کودک کمک می­ کند که نیروهای ذهنی خود را به کار اندازد، محیط اطرافش را از جهات گوناگون بشناسد، توانایی­هایش را عملا بشناسدو بر تجارب خود بیافزاید. همچنین ضمن بازی یاد ‌می‌گیرد که میان واقعیت و خیال فرق بگذارد (شعاری نژاد،۱۳۸۵). ‌بنابرین‏ شیوه طبیعی یادگیری برای کودک، بازی کردن است. برای کودکان بازی کردن و یادگیری متضاد یکدیگر نیستند. کودکان از موقعیت­های یادگیری که لذت­بخش باشند، بهره می­برند.(بهشتی،منطقی،) کودک از طریق بازی مهر و علاقه ، خشم و کین، تنش­ها، ناکامی­ها، ناامنی­ها،ترس­ها،آشفتگی­ها و سردرگمی­های خود را به نمایش می­ گذارد یا آن ها را دور می­افکند و یا اینکه آن­ها را کنترل می­ کند. به هر حال، از این طریق به نوعی آرامش عاطفی دست می­یابد. با کسب آرامش عاطفی او قادر به تصمیم گیری منطقی­تر می­گردد( مهجور،۸۴،۱۳۸۰)

 

۳- اثرات اجتماعی: مهارت­ های ارتباطی بین ­فردی(گوش دادن،مهارت­ های استدلالی)جامعه و گروه­پذیری،مهارت مذاکره،رعایت حقوق دیگران،همکاری و شراکت،ایجاد ارتباط ماندگار با والدین، درک بهتر هنر،موسیقی،ریاضیات و علوم( خزاعی وخزاعی،۳۰،۱۳۹۲)که در ضمن بازی کردن ، با جهان خارج آشنا می­ شود، حقایقی را درک می­ کند، طریق کارکردن و احتراز از خطرها و همکاری و تعاون با دیگران و تمرین و کارآموزی مهارت ­ها را فرامی­گیرد. کودک در ضمن بازی­های دسته جمعی رعایت حقوق دیگران و قوانین اجتماعی را یاد ‌می‌گیرد.(بهشتی،منطقی،۱۳۹۰ به نقل از ولد بیگی، ۱۳۸۹)

 

آیت­الله امینی معتقد بود: بازی، عواطف و احساسات اجتماعی کودک را بیدار ساخته، او را به سوی زندگی اجتماعی و قبول مسئولیت ­ها سوق می­دهد.( شتاب بوشهری،۱۳۷۷، به نقل از فتحی ۱۳۸۴)

 

کودک بدون بازی به خصوص بازی با کودکان دیگر، خودخواه، خودبین و خودرای می­ شود. او از طریق بازی شیوه­ برقراری روابط اجتماعی با بیگانگان و حل مسائل و مشکلات ناشی از آن­ را فرامی­گیرد. بازی­های گروهی به کودک می­آموزد که باید در برابر کمک دیگران پاسخگو باشد و محبت آنان را به هر وسیله­­ی ممکن، قدر شناسد. از سوی دیگر کودک از طریق بازی­های گروهی، بردباری به هنگام پیروزی را فرامی­گیرد. نقش­های مختلفی که کودک در بازی­های گوناگون به عهده ‌می‌گیرد، وی را یاری می­دهد تا به تدریج نقش مناسب را برای ایجاد مطلوب ترین رابطه با دیگران بیابد. او شیوه همکاری و تبادلات با دیگران و رعایت حقوق دیگران را از طریق بازی می­آموزد. بسیاری از بازی­های کودکان در حقیقت تقلیدی از فعالیت­های بزرگسالان است. کودک در این بازی­ها، به تکرار فعالیت­های بزرگسالان می ­پردازد. ازآنجا که فعالیت بزرگسالان در نخستین محیط کودک یعنی خانواده، تقریبا یکسان است، بازی­های کودکان خردسال شباهت فراوانی به یکدیگر دارند. با افزایش سن، بخش عمده­ی این بازی­ها تقلیدی از بازی­های کودکان بزرگ­تر می­ شود.(همان منبع)

 

از آنجایی که جامعه مورد نظر این پژوهش کودکان می­باشند لازم دانستیم تا مراحل رشد کودکان از نظر ژان پیاژه را بیان کنیم و بتوانیم از این طریق برخی ویژگی­های کودکان را بشناسیم:

 

    • مرحله حسی حرکتی: ( از تولد تا دو سالگی) در این مرحله فعالیت­های شناختی کودک به اعمال حسی و حرکتی محدود می­ شود و قادر نیست دنیای خارج را در ذهن خود درونی سازد.

 

    • مرحله پیش­عملیاتی) : از ۲ تا ۷ سالگی) در این مرحله کودک قادر به تفکر عملیاتی نیست و زبان کمک زیادی به رشد او می­ کند. او نمی­تواند به طور انتزاعی مفهوم سازی کند و به موقعیت­های معینی نیاز دارد که به دو قسمت تفکر پیش­مفهومی( از ۲تا۴ سالگی)، و تفکر شهودی ( از۴تا ۷ سالگی) تقسیم می­ شود. در تفکر پیش مفهومی، به مفهوم آموزی دست می­یابد ولی منطق آن تمثیلی است. در تفکر شهودی، مسائل را به روشی شهودی حل می­ کند. شاخص­ترین ویژگی آن ثبات ماده ، طول، عدد،ماده، مساحت، وزن و حجم است.

 

    • عملیات محسوس : (از۷ تا ۱۱ سالگی ) فعالیت او در محیط غنی و محسوس صورت ‌می‌گیرد. او در این مرحله توانایی انجام اعمال منطقی را دارد؛ اما به شرط عینی بودن امور. کودکان وابسته به کوشش و خطا نیستند و مفاهیمی مانند عدد، حجم و وزن را می ­توانند بیاموزند.

 

  • عملیات صوری یا تفکر انتزاعی: (از ۱۱ و حدود ۱۲ تا ۱۴ و ۱۵ سالگی) در این دوره نوجوان توانایی تفکر بر حسب امور انتزاعی را پیدا می­ کند و قادر به فعالیت­های پیچیده ذهنی است.( فرجی امیری، ۱۳۸۷)

 

مراحل رشد بازی در کودکان:

 

مرحله اول: تولد تا سه سالگی

 

در این مرحله یعنی سه سال اول بازی کودک جنبه فردی و انفرادی دارد.حرکت نخستین مظهر بازی است. چنان که نوزاد با حرکت دادن ­دست­ها و پاهایش به طور منظم و دائم بازی می­ کند. در دو سه ماه اول زندگی، شیرخوار برای ارتباط با محیط، فعالیت چشم­گیری از خود نشان می­دهد.بعد از آن فعالیت­های وی افزایش می­یابد و در حدود شش ماهگی با اشیایی که در دسترس اوست بازی می­ کند.اسباب بازی­ها را به دهان می­برد و آن­ها را تکانی می­دهد. و از صدای آن­ها لذت می­برد.کودک حتی از شنیدن صدای خود نیز لذت می­برد،‌بنابرین‏ صدا می­ کند،جیغ می­کشد و از مشاهده رنگ­های براق و نورهای درخشان خوشحال می­ شود.به طور کلی شیرخوار تا یک سالگی با هروسیله­ای که در اختیارش قرار بگیرد بازی می­ کند و از لحاظ زبری،نرمی،طعم،صدا و امثال آن مورد بررسی قرار می­دهد.(خزاعی و خزاعی،۲۵،۱۳۹۲)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...