2-2: ساختار و تشکیلات القاعده 25

 

ساختار رهبری. 26

 

2-2-1: اسامه بن لادن : 26

 

2-2-2: ایمن الظواهری : 27

 

2-2-3: محمد عاطف : 29

 

2-2-4: عبدالله عزام : 30

 

2-2-5: ابومصعب الزرقاوی : 30

 

وظایف کمیته های اصلی القاعده 34

 

وظایف کمیته امور نظامی : 34

 

وظایف کمیته مالی، تجاری و سرمایه گذاری : 35

 

وظایف کمیته حقوقی، قانونی و مذهبی : 35

 

وظایف کمیته امور رسانه ای و تبلیغاتی : 36

 

2-3: موقعیت جغرافیایی شبکه تروریستی القاعده 42

 

2-3-1: آسیای جنوبی و حوزه هند و پاکستان: 42

 

2-3-2: آسیای مرکزی و قفقاز : 42

 

2-3-3: جنوب شرقی آسیا : 43

 

2-3-4: خاورمیانه و خلیج فارس : 44

 

2-3-5: مغرب عربی و مدیترانه ای : 47

 

2-4: منابع مالی القاعده 50

 

فصل سوم:تروریسم از منظر سازمان ملل متحد و دولتها. 56

 

مقدمه 57

 

3-1: تروریسم از منظر سازمان ملل متحد 57

 

3-2: تروریسم از منظر دولتها 61

 

دولت ایالات متحده آمریکا 62

 

وزارت امور خارجه آمریکا : 62

 

وزارت دفاع آمریکا : 62

 

سازمان سیا آمریکا : 62

 

پلیس فدرال آمریکا : 62

 

3-3: تروریسموالقاعده از منظراتحادیهاروپا 69

 

3-4: دیدگاه و ارتباط کشورهای پاکستان و عربستان در رابطه با تروریسم 72

 

3-5: دیدگاه های مذاهب تشیع و تسنن راجع به تروریسم و القاعده 75

 

فصل چهارم: بررسی مبانی فکری و عقیدتی القاعده. 77

 

مقدمه 78

 

4-1: بنیادگرایی و ریشه های فکری، اعتقادی القاعده 80

 

4-2: مفهوم جهاد و اهمیت آن در دین اسلام و القاعده 94

 

4-3: اصول و افکار اعتقادی ابن تیمیه 98

 

4-4: ابوعلاء المودودی و آشنایی با آراء و افکار وی. 106

 

4-5: اعتقادات و تفکرات محمد بن عبدالوهاب. 108

 

4-6: سید قطب و اعتقادات مذهبی – سیاسی وی. 119

 

فصل پنجم: بررسی اقدامات تروریستی  القاعده. 125

 

مقدمه 126

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 

5-1: فهرست عمده حملات تروریستی القاعده 126

 

5-2: تاملی در عملیات 11 سپتامبر 2001 میلادی. 128

 

فصل ششم: اثبات فرضیه (تأثیر مبانی فکری و عقیدتی بر اقدامات تروریستی)..131

 

6-1: اثبات فرضیه 132

 

نتیجه گیری. 139

 

فهرست منابع 144

 

Abstract 151

 

 

 

 

 

چكیده پایان نامه: (حداقل در 10 سطر نوشته شود) (شامل خلاصه، اهداف، روشهای اجرا و نتایج به دست آمد

 

پژوهش حاضر، در راستای پاسخ به یک سوال اساسی با این عنوان است که مبانی فکری، عقیدتی القاعده چه تاثیراتی در اقدامات تروریستی آنها داشته است ؟

 

و در پاسخ به این مسئله می توان عنوان نمود که بنابر شواهد، مدارک و مطالعاتی که تاکنون در این حوزه صورت گرفته، اینگونه بیان می شود که بدون تردید نقش و تاثیرگذاری این نوع نگرشها و اعتقادات مذهبی که در این گروه خشونت طلب رسوخ کرده و پیوسته در حال بسط و گسترش بیش از پیش است باعث شده که آنها دست به یکسری اقدامات غیرعقلانی بزنند، و بی گمان تبعات فعالیتهای خرابکارانه این گروهها در سراسر جهان، دامن اسلام حقیقی را نیز آلوده می کند و از سویی وجه صلح طلبانه این دین الهی را نیز در میان جوامع غیر مسلمان از بین می برد و نوع نگاه کشورهای مختلف نسبت به اسلام مخدوش خواهد شد.

 

رهبران و عناصر القاعده و سایر گروههای مرتبط با آنها با توجه به تاثیرپذیری از برخی گرایشات و اعتقادات شخصیتهای حنبلی مذهب اهل سنت که دارای تفکرات افراط گرایانه هستند، از جمله این افراد می توان از  احمد بن تیمیه، ابوعلاء المودودی، محمد بن عبدالوهاب و سیدقطبنام برد و با مطالعه تفکرات آنها متوجه می شویم که بدون شک آنها در نوع نگاه خود به دین و مسائل سیاسی  و اجتماعی دچار انحرافات فراوان گردیده اند.

 

آنان مسائلی همچون بدعت، جهاد، استغاثه، توسل، شفاعت  و مسائلی از این دست را مطرح می کنند و عنوان می کنند که به عنوان مثال شیعیان بدعت گذاران در دین هستند، و در این رابطه اینگونه اشاره می شود که در مکتب ابن تیمیه، پیامبر و اولیای الهی انسانهایی هستند که همه کلمات و مقاماتشان با مرگشان پایان مییابد، و لذا زیارت و توسل به آنان را بدعت دانسته و کاری غیر سودمند می شمارد.

 

و یا اینکه  سلفیون وهابی القاعده در مورد شیعیان بیان می دارند، شیعه، پیامبر و ائمه خود را برتر از خداوند می داند و حاجات خویش را از آنان می طلبد. از این روی، شیعه را کافر و خارج از دین می دانند. سلفیون همچنین در مورد جهاد اعتقاد دارند که از نماز و روزه نیز مهم تر و واجب تر است و از این باب به حملات خود مشروعیت می بخشند.

 

در رابطه با پاسخ به فرضیه خود نیز می توانیم اینگونه بیان داریم که شبکه تروریستی القاعده بر مبنای تاثیرپذیری از مبانی قشری نگر و انحرافی سلفیان وهابی مسلک بر ضد شیعیان دست به اقدامات خشن می زنند تا از این طریق آنها را نابود نمایند به بهانه اینکه مکتب تشیعبه دلیل بدعت گذاری دچار کفر گردیده است و یا اینکه آنان خداوند را قادر و حاکم مطلق نمی دانند و از پیغمبر گرامی اسلام (ص) و سایر بزرگان دین کمک می خواهند و حاجات خویش را از مردگان درخواست می نمایند که این گناه نابخشودنی است.

 

در باب دلایل دشمنی و ضرباتی که القاعده به غربیها و بیش از همگان به ایالات متحده آمریکا وارد نموده اند می توان بدین صورت بیان داشت که افراط گرایان القاعده مسیحیان و یهودیان را نیز طرد شده از دربار الهی می دانند و معتقدند که دولتهای قدرتمند سعی می کنند با تسلط بر منابع و منافع کشورهای اسلامی آنها را ضعیف نمایند و در عوض خود را قدرتمند تر از گذشته می کنند. از این روی باید با برخورد سخت آنها را از همراهی کشورهای مسلمان منحرف، باز دارند تا از این طریق بتوانند راه خود را هموار نمایند در جهت ساقط نمودن  این دول اسلامی و استقرار حکومت خلافت اسلامی در سراسر ممالک اسلامی.

 

از این روی این پژوهش در شش فصل شبکه تروریستی القاعده را مورد بررسی قرار داده است، در فصل اول کلیات پژوهش مورد توجه بوده است، فصل دوم مبانی نظری، ساختار و تشکیلات، موقعیت جغرافیایی و منابع مالی را مورد نظر قرار داده ایم، فصل سوم تروریسم و القاعده را از منظر سازمان ملل متحد و دولتهایی همچون آمریکا، اتحادیه اروپا،پاکستان و عربستان سعودی مورد بررسی قرار داده است، در فصل چهارم مسائلی همچون بنیادگرایی و خاستگاه القاعده، مفهوم جهاد از دیدگاه اسلام و القاعده و تفکرات شخصیتهای موثر در شکل گیری نگرشها و طرز تفکرات رهبران آن  مورد توجه قرار گرفته است و در فصل پنجم اقدامات هنجارشکنانه این گروه در جهان بررسی گردیده است. و بالاخره در فصل ششم در راستای اثبات فرضیه، اقدام به بررسی نقش عقاید مذهبی و مبانی قشری القاعده در اقدامات تروریستی آنها نموده ایم ودر نهایت به مبحث نتیجه گیری پرداخته شده است.

 

چکیده

 

پژوهش حاضر، در راستای پاسخ به یک سوال اساسی با این عنوان است که مبانی فکری، عقیدتی القاعده چه تاثیراتی در اقدامات تروریستی آنها داشته است ؟

 

و در پاسخ به این مسئله می توان عنوان نمود که بنابر شواهد، مدارک و مطالعاتی که تاکنون در این حوزه صورت گرفته، اینگونه بیان می شود که بدون تردید نقش و تاثیرگذاری این نوع نگرشها و اعتقادات مذهبی که در این گروه خشونت طلب رسوخ کرده و پیوسته در حال بسط و گسترش بیش از پیش است باعث شده که آنها دست به یکسری اقدامات غیرعقلانی بزنند، و بی گمان تبعات فعالیتهای خرابکارانه این گروهها در سراسر جهان، دامن اسلام حقیقی را نیز آلوده می کند و از سویی وجه صلح طلبانه این دین الهی را نیز در میان جوامع غیر مسلمان از بین می برد و نوع نگاه کشورهای مختلف نسبت به اسلام مخدوش خواهد شد.

 

رهبران و عناصر القاعده و سایر گروههای مرتبط با آنها با توجه به تاثیرپذیری از برخی گرایشات و اعتقادات شخصیتهای حنبلی مذهب اهل سنت که دارای تفکرات افراط گرایانه هستند، از جمله این افراد می توان از احمد بن تیمیه، ابوعلاء المودودی، محمد بن عبدالوهاب و سیدقطب نام برد و با مطالعه تفکرات آنها متوجه می شویم که بدون شک آنها در نوع نگاه خود به دین و مسائل سیاسی  و اجتماعی دچار انحرافات فراوان گردیده اند.

 

آنان مسائلی همچون بدعت، جهاد، استغاثه، توسل، شفاعت  و مسائلی از این دست را مطرح می کنند و عنوان می کنند که به عنوان مثال شیعیان بدعت گذاران در دین هستند، و در این رابطه اینگونه اشاره می شود که در مکتب ابن تیمیه، پیامبر و اولیای الهی انسانهایی هستند که همه کلمات و مقاماتشان با مرگشان پایان می یابد، و لذا زیارت و توسل به آنان را بدعت دانسته و کاری غیر سودمند می شمارد.

 

و یا اینکه  سلفیون وهابی القاعده در مورد شیعیان بیان می دارند، شیعه، پیامبر و ائمه خود را برتر از خداوند می داند و حاجات خویش را از آنان می طلبد. از این روی، شیعه را کافر و خارج از دین می دانند. سلفیون همچنین در مورد جهاد اعتقاد دارند که از نماز و روزه نیز مهم تر و واجب تر است و از این باب به حملات خود مشروعیت می بخشند.

 

در رابطه با پاسخ به فرضیه خود نیز میتوانیم اینگونه بیان داریم که شبکه تروریستی القاعده برمبنای تاثیرپذیری از مبانی قشری نگر و انحرافی سلفیان وهابی مسلک بر ضد شیعیان دست به اقدامات خشن می زنند تا از این طریق آنها را نابود نمایند به بهانه اینکه مکتب تشیع  به دلیل بدعت گذاری دچار کفر گردیده است و یا اینکه آنان خداوند را قادر و حاکم مطلق نمی دانند و از پیغمبر گرامی اسلام (ص) و سایر بزرگان دین کمک می خواهند و حاجات خویش را از مردگان درخواست می نمایند که این گناه نابخشودنی است.

 

در باب دلایل دشمنی و ضرباتی که القاعده به غربیها و بیش از همگان به ایالات متحده آمریکا وارد نموده اند می توان بدین صورت بیان داشت که افراط گرایان القاعده مسیحیان و یهودیان را نیز طرد شده از دربار الهی می دانند و معتقدند که دولتهای قدرتمند سعی می کنند با تسلط بر منابع و منافع کشورهای اسلامی آنها را ضعیف نمایند و در عوض خود را قدرتمند تر از گذشته می کنند. از این روی باید با برخورد سخت آنها را از همراهی کشورهای مسلمان منحرف، باز دارند تا از این طریق بتوانند راه خود را هموار نمایند در جهت ساقط نمودن  این دول اسلامی و استقرار حکومت خلافت اسلامی در سراسر ممالک اسلامی.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...