پایان نامه ارائه یک چارچوب مدلسازی برای ارزیابی شیوه آموزشی یادگیرندگان در محیطهای یادگیری تحت وب |
1-2 بیان مسئله
یکی از مسائل مهم در نظامهای آموزشی بهویژه نظامهای یادگیری الکترونیکی، شناسایی نیاز یادگیرنده و طراحی برنامه درسی متناسب با تواناییهای کاربر و ارائه توصیههای مناسب به اوست. پایش مستمر و توجه به بازخوردهای یادگیرنده در فرایند یادگیری در این مسیر راهگشاست. شخصیسازی برنامه آموزشی در این نظام، بنا به دلایلی همچون دانش پیشزمینه، تجربیات، انگیزه و تواناییهای رفتاری متفاوت یادگیرندگان، سطوح مختلفی از کاربرد را میطلبد.
داشتن سبکهای یادگیری دانشآموزان میتواند در بسیاری از زمینهها بهمنظور افزایش یادگیری و تدریس کمک کند، در ابتدا معلمان میتوانند از مزایای گرفتن اطلاعات در مورد چگونگی یادگیری دانشآموزانشان استفاده کنند، تا برای آنها زمینهای را فراهم کند که با درک عمیقتر یاد بگیرند. و ممکن است هنگام توضیح و یا آمادهسازی مواد یادگیری کمک کند، علاوه بر این آگاه کردن دانشآموزان از سبکهای یادگیری و نشان دادن نقاط قوت و ضعف فردی، خود آنها میتواند به دانشآموزان کمک کند. علاوه بر این دانشآموزان میتوانند با تطبیق سبک آموزشی با سبک یادگیری خودشان پشتیبانی شوند که به پیشرفت دانشآموزان با مواد یادگیری و فعالیتهای موردنظر دانشآموزان از آموزش مناسب، باعث میشود که یادگیری برای آنها آسانتر شود. با توجه به موارد گفتهشده در بالا و ماهیت سیستمهای مدیریت یادگیری نیاز به یک رویکرد خودکار است که بتواند با کمترین خطا سبک یادگیری یادگیرنده را شناسایی کند تا بتوان بر اساس سبک یادگیری شناختهشده توصیهها و محتوای آموزشی مناسب را به یادگیرنده داد.
1-3 اهداف مسئله
با توجه به اهمیت سیستمهای آموزشی بهخصوص سیستمهای آموزش از راه دور که یادگیرندگان با نیازهای آموزشی متفاوت محتوای آموزشی متفاوت را فرامیگیرند این مسئله مورد تأکید میباشد که با توجه به نیاز آموزشی یادگیرنده بهترین فرایند آموزشی برای یادگیرنده اعمال شود. درحالیکه مدلسازی مشترک دانشآموزان به فراهم کردن اطلاعات واضح درباره اولویتها و رفتارهای آنها نیاز دارد، یک رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان بر مبنای این مفهوم است که بر مبنای فعالیتی که دانشآموزان واقعاً در یکرشته انجام میدهند و از رفتار و اعمال آنها در رشته به اولویتها و نیازهای آنها پی ببرد. این رویکرد میتواند بر بعضی از مشکلات کشف روش یادگیری با استفاده از پرسشنامهها غلبه کند.
در یک رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان، هیچ تلاش اضافهای از طرف دانشآموزان موردنیاز نیست تا سیستم بتواند اطلاعاتی درباره روشهای یادگیریشان جمعآوری کند. آنها فقط باید از سیستم برای یادگیری استفاده کنند تا اطلاعات مربوطه درباره رفتارشان فراهم شود. بنابراین، میتواند بر چندین مشکل به سبب پرسشنامههای روش یادگیری غلبه کرد. با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده از رفتار یادگیرندگان بدون ابهاماتی است که هنگام پر کردن پرسشنامه بوجود میآید. ابهاماتی که میتواند از فقدان انگیزش برای درست پر کردن پرسشنامه، تأثیر انتظارات از دیگران، و فقدان آگاهی از خود درباره اولویتهای یادگیری شخص بیاید. بهعلاوه پرسشنامهها ساکن هستند و روش یادگیری یک دانشآموز را در یک نقطه زمانی خاص توصیف میکنند. این موضوع رویکرد ما را مستعد خطا میکند. مثلاً اگر یک دانشآموز با گروه یادگیری خودش مخالفت کرده باشد، ممکن است همه سؤالات درباره یادگیری مشترک را با اولویت منفی جواب دهد. هرچند اگر مشکلات در روز بعد رفع شوند یا اگر دانشآموز بخواهد سؤالات را یک روز بعد پاسخ دهد، ممکن است سؤالات را کاملاً متفاوت پاسخ دهد. بهعنوان نتیجه ممکن است به خاطر اهمیت زمان دقیق و بنابراین حالت دانشآموزان در زمان پر کردن پرسشنامه روش یادگیری، از پرسشنامه فرضیه، اشتباهی نتیجهگیری شود.
در موقعیتی که در بالا بحث شد، دانشآموز یک روش یادگیری متفاوت را برای کوتاهمدت ترجیح میدهد، اما به این معنا نیست که گرایش کلی او برای روش یادگیری تغییر کرده است. هرچند اگر مثلاً دانشآموزان اولویتهای ضعیف روش یادگیریشان را آموزش ببینند، روشهای یادگیریشان هم میتواند تغییر کند. اگرچه به خاطر احتمال جمعآوری و تحلیل مکرر رفتار و اقدامات دانشآموزان، رویکرد خودکار مدلسازی دانشآموزان میتواند این تغییر را کشف کند و اطلاعات در مدل دانشآموز را بر طبق آن بهروزرسانی کند.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1399-10-08] [ 01:42:00 ب.ظ ]
|