پایان نامه ارشد: شناسایی گونههای جنس(Larinus spp ( Col: Curculionidae و مطالعه برخی از … |
2-2- تعیین درصد فراوانی گونههای لارینوس و شاخص تنوع گونهای 30
33
38
2-6- تجزیه آماری 39
از مراتع و مزارع استان کرمان 41
در منطقه کرمان 41
3-3- توصیف مختصر ویژگیهای ریختشناسی و پراكنش گونههای جمعآوری شده 42
روی گیاهان میزبان مختلف 52
در مراحل مختلف رشدی گیاهان میزبان 56
روی شش گونه گیاه میزبان 60
روی شش گونه گیاه میزبان 60
در بین گیاهان میزبان 61
در منطقه كرمان 63
67
70
در منطقه کرمان 71
روی گیاهان میزبان مختلف 72
در منطقه كرمان 77
80
5-
مقدمه و مروری بر تحقیقات گذشته
1-1- مقدمه
گیاهان متعلق به تیره آفتابگردانها[1]، دارای گونههای متنوعی هستند که تعدادی از آنهابه عنوان علفهای هرز مزارع و مراتع، تعدادی به عنوان گیاهان دارویی و تعدادی نیز جزو محصولات زراعی هستند (نصیرزاده و همکاران، 1384). یکی از جنسهای مهم این تیره که به عنوان علف هرز مطرح
میباشد، جنس Onopordun یا خارپنبه است که حدود 50 گونه از گیاهان این تیره را دربرمیگیرد (برایس و همکاران[2]، 1990). گونههای جنسOnopordun و Centaurea (سوبحین و فورناصری[3]، 1994) فقط توسط بذر تکثیر مییابند. از جنس Centaurea گونه Centaurea solstitialis L. یا گل ستارهای زرد از علفهای هرز مهم در مزارع و مراتع میباشد (گروپ و همکاران[4]، 1990؛ شلی و همکاران[5]، 1998؛ دی توماسو[6]، 2005). گونههای مختلف علفهای هرز از جنس Onopordun مثل خارپنبه اغلب در اراضی بایر، حاشیه نهرها و رودخانهها، کنار جادهها، مراتع، چراگاهها و اراضی کشاورزی مختلف به ویژه مزارع غلات میرویند (دوی[7]، 1991). رشد این علفهای هرز در مراتع سبب کاهش تولید علوفه در این اراضی شده و نیز بهرهبرداری از آنها را جهت پرورش دام محدود میکند. تراکم زیاد علفهای هرز خاردار در مراتع مانند یک سد طبیعی مانع از جابجایی احشام شده و دسترسی آنها به منابع غذایی جدید و آب را با مشکل مواجه میكند. همچنین كشاورزان به دلیل خاردار بودن برگ و ساقههای این گیاهان با مشکلات زیادی در کشاورزی و دامپروری مواجه میشوند (سیندل[8]، 1991).
جنسهای دیگری از گیاهان تیره Asteraceae مانندEchinops دارای گونههایی هستند كه به عنوان گیاه دارویی مطرح بوده و در درمان بسیاری از بیماریهای تنفسی و تشنجها كاربرد دارند (زرگری، 1370).
برخی از گونههای این جنس به عنوان گیاه تزئینی در باغبانی نیز كاربرد دارند اما، بیشتر به جنبههای دارویی آنها توجه میشود (دالیا و همکاران[9]، 2006).
به طور کلی علفهای هرز گیاهان ناخواسته و نامطلوبی هستند که با رقابت در بهرهبرداری انسان از منابع آب و خاک تاثیر منفی روی رفاه و آسایش انسان میگذارند. اگرچه علفکشها نقش مهم و موثری در كاهش تراكم علفهای هرز و جلوگیری از خسارت آنها در کشاورزی و مرتعداری دارند، با این حال كاربرد علفکشها نگرانیها در مورد ایمن بودن مواد غذایی تولید شده و آلودگی محیط زیست را افزایش داده است و همچنین سبب شده است که کارشناسان کنترل علفهای هرز به کاربرد روشهای جایگزین برای كنترل علفهای هرز روی آورند. به عنوان مثال علفهرزC. solstitialis با تراكم بالا در چراگاهها و مراتع، تاکستانها و سایر زیستگاهها بخصوص در غرب ایالت متحده آمریکا مشاهده میشود؛ به طوریکه در کالیفرنیا سطح آلودگی به این علف هرز از 48/0 میلیون هکتار در سال 1958 به 2/3 میلیون هکتار در سال 1985 رسید (مدوکس و همکاران[10]، 1985). از آنجا که کنترل شیمیایی در سطوح وسیع باعث آلودگی محیط زیست میشود، لذا برای کنترل این علف هرز در سطح وسیع از عوامل بیوكنترل استفاده میشود (سوبحین و فورناصری، 1994). با توجه به اینكه این علف هرز فقط توسط بذر تکثیر میشود، لذا حشرات بذرخوار از عوامل بیوكنترل مطلوب این علف هرز هستند (سوبحین و فورناصری، 1994).
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1399-10-09] [ 07:47:00 ق.ظ ]
|