2-1  الگوریتم ژنتیک (GA)…………………………………… 15

 

2-1-1  مزایای الگوریتم ژنتیک……………………………… 16

 

2-1-2  طرح کلی از GA پیشنهادی………………………… 17

 

2-2  روش شبیه سازی تبریدSA……………………………

 

2-2-1: مقایسه  با پدیده ­های فیزیکی……………………. 28

 

2-2-2- روش کار الگوریتم شبیه سازی تبرید……………… 29

 

2-2-3 : همگرایی الگوریتم انجماد تدریجی……………….. 31

 

2-2-4 طرح کلی از SA پیشنهادی………………………….. 32

 

2-2-5 : اجزای الگوریتم شبیه سازی تبرید………………… 33

 

2-2-6  انتخاب پارامترهای برنامه انجماد…………………… 35

 

فصل سوم………………………………………………………39

 

3-1  ارائه­ مثالهای عددی…………………………………….. 40

 

3-2  نحوه کدگذاری با توجه به نمادهای مدل پیشنهادی….43

 

3-3 نتایج حاصل از حل مثالها……………………………….. 46

 

3-4 الگوریتم ژنتیك در متلب…………………………………. 49

 

3-5 الگوریتم شبیه سازی تبرید در متلب…………………… 50

 

3-6 مقایسه الگوریتم ژنتیک و تبرید تدریجی………………. 51

 

3-6-1  آزمون تی نمونه های مستقل………………………. 52

 

3-7 نتیجه گیری کلی…………………………………………. 53

 

3-8 پیشنهادهای ادامه­ کار…………………………………… 54

 

پیوستها …………………………………………………………55

 

پیوست 1……………………………………………………….. 56

 

پیوست 2……………………………………………………….. 57

 

واژه­نامه انگلیسی به فارسی……………………………….. 58

 

فهرست مراجع………………………………………………… 62

 

چکیده:

 

یکی از موضوعات جالب توجه در مدیریت زنجیره تامین، مدیریت عرضه است که به­طورکلی مربوط به فعالیت­های مربوط به تامین­کنندگان ازقبیل توانمند سازی، ارزیابی مشارکت و … است. هدف اصلی از ارزیابی تامین­ کنندگان کالا، تعیین سهمیه مطلوب اختصاص داده شده به­هر تامین­کننده کالا در هنگام سفارش ­دادن خریداران می­باشد.

 

در این پایان­نامه یک مدل چندهدفه پیشنهاد می­شود که در آن هزینه­های خرید، واحدهای مرجوع شده و تاخیر در تحویل واحدها به حداقل و نمره کل به­دست آمده از فرایند ارزیابی تامین­کننده کالا به حداکثر برسد. فرض می­کنیم که خریدار، محصولات متعددی از تعدادی تامین­کننده از پیش تعیین شده تهیه می­کند. تقاضای خرید، تصادفی با توزیع احتمال پواسون برحسب قیمت هر نوع محصول می­با­شد. همچنین فرض ا­صلی این­است که قیمت­ های تامین ­کننده کالا به­ صورت خطی وابسته به اندازه سفارش هر محصول است. از آنجا که تقاضا تصادفی است، خریدار ممکن است علاوه بر هزینه­ی خرید منظم، متحمل هزینه­ های نگه­داری و کمبودکالا نیز بشود.

 

ما به­ کمک روش معروف متریکL-1 برای حل مساله ارزیابی تامین­کننده کالا از دو الگوریتم ابتکاری GA وSA  استفاده می­کنیم.

 

مقدمه:

 

در دهه گذشته، مدیران به اهمیت نقش زنجیره تأمین[1] SCM  در ارزش­آفرینی شرکت­ها پی­برده­اند. اسمیچی لوی و همکاران (2004) SCM  [2] را به­عنوان مجموعه­ای از روش­های مورد استفاده برای ادغام موثر تامین­کنندگان، انبارها و فروشگاه­ها تعریف می­کند به­طوریکه برای به­حداقل رساندن سیستم گسترده­ی هزینه­ها، کالا در مقادیر مناسب تولید شود و به مکان مناسب برده و در زمان مناسب توزیع شود، در حالی­که خدمات مورد نیاز در سطح رضایت بخش باشد [3]. فعالیت خرید به­­عنوان یک قابلیت رقابتی یکی از مهمترین فعالیت­های زنجیره تامین است. با توجه به نقش تعیین­کننده­ی تامین­کنندگان در کیفیت محصول نهایی و نهایتا رضایت مشتری، سازمان­ها عملکرد تامین­کنندگان خود را به­صورت دوره­ای ارزیابی می­نمایند. از آنجا که ادبیات در انتخاب تامین­کننده کالا گسترده است ما مسئله­ی اختصاص سهمیه تامین­کننده را روی مواردی که در تکنیک­های مدل­های تصمیم­گیری چند­هدفه MODM  [3] استفاده می­شود مختص می­کنیم. درحال حاضر تحقیقات در این زمینه به بخش­های زیر تقسیم می­شود:

 

– مدل­های برنامه­ریزی ریاضی فقط با یک تابع هدف: با توجه به مدل­های با یک تابع هدف، قدسی­پور و ا برایان(2001) [4]یک مدل برنامه­ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط را به­منظور حل مسئله­ی چندهدفه منابع برای به­حداقل رساندن هزینه کل خرید سالانه فرموله کردند [4].

 

-مدل­های برنامه­ریزی ریاضی با دو تابع هدف، مینیمم کردن هزینه و ماکزیمم کردن سود: ونتورا و مندوزا (2008)[5] یک روش دو مرحله­ای برای مسئله انتخاب تامین­کننده کالا و تخصیص مقدار سفارش به­طور هم­زمان ارائه کردند. چه و وانگ (2008)[6] یک الگوریتم پایه ژنتیک و مفاخری و همکاران(2011)، برنامه­ریزی پویا چندهدفه­ی­دو مرحله­ای  برای آن پیشنهاد کردند و جعفری و همکاران (2011) یک مدل عدد صحیح مختلط دو هدفه برای مینیمم کردن مجموع هزینه­ها و ماکزیمم کردن بازده کل ارائه کردند [5-8].

 

– مدل­های با حداقل سه تابع هدف، به­حداقل رساندن هزینه، اقلام تاخیری و واحدهای مرجوع شده: کارپاک و همکاران(2001)[7]   یک مدل برنامه­ریزی هدف برای مسئله ارزیابی و انتخاب تامین­کنندگان با سه هدف شامل هزینه،کیفیت و توانایی تحویل پیشنهاد کردند. فضل­اله­پور و همکاران (2011)، رضایی و داوودی(2011)، سیف­برقی و اسفندیاری (2011) نیز از جمله کسانی هستند که در این مورد پژوهش کردند [9-12].

پایان نامه و مقاله

 

 

– مدل­های فازی که با ابهام و عدم دقت در داده های ورودی مانند تقاضا و ظرفیت مواجه می­شوند: عمید و همکاران (2006)[8] و کومار و همکاران (2006)[9] مدل­های برنامه­ریزی چند­هدفه فازی ارائه کردند [13و14].

 

– مدل­هایی با انواع مختلف تخفیف­های تامین­کنندگان، با توجه به پیچیدگی مسئله از الگوریتم ابتکاری برای حل آن استفاده شده­است: معقول و رزمی(2009)، محمد ابراهیم (2009) و کمالی و همکاران (2011) در این زمینه تحقیق کردند [15-17].

 

– مدل­های با عدم قطعیت تقاضا، ظرفیت و غیره: لی و زابینسکی[10](2011) و ژانگ و ژانگ[11] (2011) یک مسئله انتخاب تامین­کننده کالا، تک­محصول، تک­هدفه و مسئله خرید تحت تقاضای تصادفی را بیان کردند. هدف به حداقل رساندن انتخاب، خرید، نگه­داری و هزینه­های کمبود برای انتخاب تامین­کنندگان و تخصیص مقدار سفارش می باشد [18و19].

 

در این پایان­ نامه فرض می­کنیم، خریداری که محصولات مختلف را از تعدادی تامین­کننده­ی از پیش تعیین شده فراهم می­کند، با تقاضای تصادفی و توزیع احتمال پواسون مواجه است. از آنجا که تقاضا تصادفی است خریدار با هزینه­های کمبود و نگهداری کالا، علاوه بر هزینه خرید به­طور معمول، مواجه می­شود. هم­چنین فرض کرده­ایم که قصد خریدار جای­گذاری مینیمم مقدار سفارش برای هر تامین­کننده است. نیاز چنین فرضی این­است که خریدار مایل به حفظ همکاری مستمر با تامین­کنندگان انتخاب­شده باشد. لذا قیمت ارائه شده برای هر تامین­کننده کالا به­صورت خطی وابسته به اندازه سفارش هر محصول است.کاستا و الیویرا [12](2001) استراتژی­های تکاملی مانند الگوریتم ژنتیک (GA) و شببیه سازی تبرید (SA) را به­عنوان بهترین الگوریتم برای حل مسائل برنامه­ریزی صحیح غیرخطی   [13]NIPمعرفی کردند[20]. در فصل اول با معیارهای تصمیم­گیری و نمادها و فرمول­بندی مسئله آشنا می­شویم. در فصل­ دو به بررسی الگوریتم­های راه­حل پرداخته و در فصل سه به­منظور بررسی مدل و ارزیابی عملکرد روش­های پیشنهاد شده، مثال­هایی ارائه و نتایج حاصل از حل آنها مقایسه می­شود.

 

فصل اول: مفاهیم اولیه

 

معیارهای تصمیم گیری، نمادها و ارائه­ مدل

 

مسئله تخصیص سهم به تامین­ کننده:

 

برای آشنایی بیشتر با اهمیت مسئله تخصیص سهم به تا­مین­کننده، ابتدا به ذکر چند تعریف می­پردازیم.

 

– زنجیره تامین: تمام فعالیت‌هاى مرتبط با جریان و تبدیل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل كالاى نهایى به مصرف­كننده نهایى و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آنها را شامل مى‌شود. 

 

– مدیریت زنجیره تامین: یكپارچه سازى فعالیت‌هاى زنجیره تامین و نیز جریان‌هاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طریق بهبود و هماهنگ سازى فعالیت‌ها در زنجیره تامین از جمله موجودی و ترابری، تولید و عرضه محصول، براى دستیابى به مزیت رقابتى قابل اتكا و دائمی می باشد، تا بهترین تركیب ممكن از پاسخ­دهی و كارایی برای بازاری كه آن را تغذیه می كند به­دست آید.

 

– تامین ­كننده: تامین­کننده كسی است كه بخشی از كالاها یا خدمات موردنیاز یك سازمان را درجهت تولید محصول یا ارائه خدمت به مشتری تامین می­كند.

 

برای پیاده­ سازی مدیریت زنجیره­ی تامین موانعی وجود دارد که عبارتند از:

 

– تعدد مراكز تصمیم ­گیرى

 

– عدم اطمینان زنجیره تامین از پیش­بینی تقاضا

 

– عدم اطمینان زنجیره تامین از زمان­های تحویل

 

– عدم هماهنگی یك بخش شركت با دیگر بخش­ها

 

– تغییرات نامنظم در سفارشات

 

که اهمیت تعیین و تخصیص سهم به تامین­کننده را بیشتر می­کند.

 

تغییرات بسیار سریعی که در سرتاسر بازارهای جهانی اتفاق می­افتد، به طور اساسی روشی را که مدیران به محیطشان می­نگریستند، تغییر داده است. یکی از حوزه­هایی که مدیران توجه خود را بیشتر به آن معطوف کرده­اند، مدیریت منبع­یابی و خرید است.

 

سازمان باید اطمینان یابد كه خرید انجام شده با الزامات و نیازمندی­های خرید انطباق دارد. نوع و گستره­ی كنترل اعمال شده بر تامین كننده و اقلام/مواد و تجهیزات خریداری شده بر مراحل بعدی پدیدآوری محصول یا بر محصول نهایی بستگی دارد. سازمان باید تامین­كنندگان را بر پایه توانایی آنان در تامین اقلام/مواد و تجهیزات/خدمات بر طبق الزامات سازمان ارزیابی و انتخاب كند. معیارهای انتخاب، ارزیابی و ارزیابی مجدد باید تعیین گردد.

 

در دهه اخیر، مدیریت خرید، در زنجیره تأمین چالشی برای عمده­ی شرکت­ها بوده است و دست­یابی به یک سطح رقابتی جهانی در زمینه تأمین، به یک نیاز اساسی تبدیل شده است. در بیشتر صنایع هزینه مواد خام (و قطعات(، هزینه اصلی محصول نهایی را تشکیل می­دهند. بنابراین، دپارتمان خرید می­تواند نقش کلیدی در کارایی و اثربخشی یک سازمان ایفا کند، زیرا می­تواند اثر مستقیمی روی کاهش هزینه، سودآوری و انعطاف پذیری شرکت داشته باشد. بدون تردید، مهمترین و حساس­ترین مرحله در فرآیند خرید هر سازمان، ارزیابی و انتخاب تأمین­کنندگان به­منظور اختصاص سهم مناسب است. اهمیت انتخاب تأمین­کننده از این حقیقت ناشی می­شود که آنها تأمین منابع را تعهد می­کنند، درحالی­که به طور هم­زمان بر فعالیت­هایی، از قبیل مدیریت موجودی، برنامه­ریزی و کنترل تولید، الزامات جریان وجوه نقد و کیفیت محصول نیز اثر می­گذارند.

 

در این بخش برای آشنایی با مسئله و مدل مربوط به آن، به مقدماتی در ارتباط با سیستم­های مختلف و معیارهای تصمیم­گیری در آنها ، برگرفته از منبع [1] پرداخته می­شود.

 

1-1- جریان مواد

 

موسسه­های تولیدی، مواد اولیه و قطعاتی را تهیه و تا زمان نیاز انبار می­کنند. تهیه و مدیریت انبار اقلام مربوطه را “تدارک” می­نامیم. این عمل(تدارک)، مواد ورودی بخش تولید را تامین می­کند. بخش “تولید” با پردازش­های لازم روی مواد اولیه و قطعات، تولیدات خود را  تامین می­کند. کالای تکمیل شده ممکن است در کنار مرکز تولید یا انبارهای محلی نگه­داری شود. در هر حال کنترل کمیت آنها بخشی از وظایف”توزیع” است.

 

سه مشخصه جریان مواد مورد توجه مدیریت تولید قرار می­گیرد:

 

– کیفیت

 

– کمیت زمانی

 

– مخارج

 

منظور ازکیفیت، میزان انطباق خصوصیات تولید بر خصوصیات تعیین شده قبلی می­باشد. منظور ازکمیت زمانی، حجم مواد پردازش شده در هر دوره زمانی و منظور از مخارج، بهای کلیه منابع و امکانات به ­کار گرفته برای تولید کالا  می­باشد.

 

2-1- انواع سیستم ها

 

به طور کلی چهار نوع سیستم جریان مواد را می­توان برشمرد:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...