الگوی چند بعدی خودپنداره |
پژوهشها نشان میدهد که خودپنداره تک بعدی نیست بلکه به شکل چند بعدی مطرح است و افراد مختلف اندازه های متفاوتی را برای هر یک از حوزه ها به خود اختصاص می دهند، بنابراین جمع کردن سادۀ نمرهها در حوزه های مختلف نشان دهندۀ دقیق خودپنداره نیست (دوپلسیس، 2005).
دوپلسیس (2005)، معتقد است حداقل پنج الگوی خود پندارۀ چند بعدی وجود دارد که عبارتند از:
1-الگوی عامل مستقل: براساس این الگو که در شکل شماره 2-2 نشان داده شدهاست خودپنداره شامل ابعاد مختلفی است که مستقل از یکدیگر عمل می کنند.
این ابعاد براساس تجارب، تواناییها و تعامل با افراد مهم، مستقل از همدیگر رشد می کنند و سلسه مراتبی نیستند، لذا میتوان گفت چیزی به نام خودپندارۀ عمومی وجود ندارد.
خود پندارۀ هیجانی(E) خودپندارۀ جسمی(P) خود پندارۀ اجتماعی(S) خودپندارۀ تحصیلی(A)
E4 | E3 | E2 | E1 | P4 | P3 | P2 | P1 |
S4 | S3 | S2 | S1 |
A4 | A3 | A2 | A1 |
شکل 2-2 الگوی عامل مستقل خودپنداره
( بیرن1996 به نقل از دوپلیس2005)
2-الگوی عامل همبسته: براساس این الگو، خودپنداره شامل ابعاد مختلفی مانند خودپنداره تحصیلی و خودپندارۀ اجتماعی می شود که با یکدیگر همبستگی مثبت نشان می دهند. همانگونه که در شکل 2-3 آمدهاست. خودپندارۀ عمومی تنها به عنوان یکی از ابعاد خودپنداره مطرح است نه به عنوان پوشش دهندۀ همه خودپندارها.
خودپندارۀ عمومی(G) خودپندارۀ تحصیلی(A) خودپندارۀاجتماعی(S) خودپندارۀ بدنی(P)
شکل 2-3 الگوی عامل همبسته خود پنداره
(اقتباس از دوپلیس2005)
3-الگوی جبرانی[1]: این الگو به این دلیل مطرح شده که خودپندارههای یادگیرندگانی که دارای نیازهای آموزشی ویژه هستند را تبیین نماید. الگوی جبرانی وجود خودپندارۀ عمومی و ابعاد مختلف خودپندارههای وابسته را تأیید می کند. با این حال بین ابعاد مختلف پویایی وجود دارد، به این معنی که خودپندارۀ پایین در یک بعد به وسیلۀ خودپندارۀ بالا در یک بعد دیگر جبران می شود. بنابراین ابعاد خودپنداره به شکل معکوسی با یکدیگر مرتبط هستند. میتوان گفت جبران، تلاشی ناهشیار است؛ تا هنگام تجربه کردن ابعاد خودپندارۀ پایین احساس متعادلی از بهزیستی داشته باشد.
بر اساس این الگو تغییرات زیادی در خودپنداره عمومی روی نمیدهد زیرا این تغییرات در ابعاد خودپنداره به شکل جبرانی متوازن شده اند. این الگو در شکل 2-4 نشان داده شده است.
خودپندارۀ اجتماعی
خودپندارۀ تحصیلی
شکل 2-4 الگوی جبرانی خودپنداره
(اقتباس از دوپلیس2005)
4-الگوی طبقهای[2]: بیشتر الگوهای خودپنداره شامل یک لایه خودپنداره عمومی و چندین بعد دیگر مانند اجتماعی، هیجانی و بدنی است.
الگوی طبقهای که در شکل شماره 2-5 به نمایش در آمدهاست. یک طرح عاملی دارد به این معنا که حداقل دارای دو سطح است که هر کدام هم دارای دو بعد است (بیرن، 1996). لایه های مختلف خودپنداره، یک شاخه از اداراکهای مربوط به هر دو بعد را تشکیل میدهد مثل خودپندارۀ تحصیلی. مطابق الگوی طبقهای هر یک از دستهها تقریباً به شکل مستقل از یکدیگر عمل می کنند.
خودپندارۀ تحصیلی (A) سطح اوّل
A4 | A3 | A2 | A1 |
A4 | A3 | A2 | A1 |
شکل 2-5 الگوی طبقهای (خودپندارۀ تحصیلی)
(اقتباس از دوپلیس2005)
5-الگوی سلسله مراتبی: با مرور تحقیقات راجع به خودپنداره که در سالهای قبل از دهۀ هشتاد میلادی انجام گرفته، میتوان مشاهده کرد که یک مدل نظری و وسیله ارزشیابی مناسبی برای اندازه گیری و ارزیابی خودپنداره وجود نداشتهاست (مارش، 1990). برای جبران این کمبود شاولسون و همکاران (1976) نظریهها، تحقیقات و وسایل ارزیابی موجود را بررسی و تجدید نظر قرار داده و مدل جدیدی برای خودپنداره ارائه کردند که مدل پیشنهادی در شکل 2-6 دیده می شود. در این مدل سطوح خودپنداره، سلسله مراتبی را تشکیل می دهند که خود پندارۀ کلی در بالاترین نقطۀ سلسله مراتب قرار گرفتهاست و به دو جزء اختصاصی : 1-خودپندارۀ تحصیلی 2-خودپندارۀ غیر تحصیلی تقسیم میگردد.
مؤلفه های خودپندارۀ غیر تحصیلی هم به سه مؤلفۀ خودپنداره اجتماعی، خودپندارۀ هیجانی و خود پندارۀ بدنی تقسیم می شود.
خودپندارۀ کلی
خودپندارۀ تحصیلی خودپندارۀ غیرتحصیلی
انگلیسی تاریخ ریاضی علوم اجتماعی هیجانی بدنی
شکل2-6 الگوی سلسله مراتبی
(شاولسون، هانبر و استانتون، 1976)
براساس این نظریه، خودپنداره هم چند بعدی و هم سلسله مراتبی است.
جنبۀ چند بعدی به این واقعیت اشاره دارد که فرد می تواند در مورد جنبه های مختلف زندگیاش خودپندارههای متفاوتی داشتهباشد. مثلاً فرد ممکن است احساس کند مهارت های اجتماعی بالا دارد اما ورزشکار خوبی نیست. تعداد جنبههایی که فرد می تواند دربارۀ آنها خودپنداره داشتهباشد عملاً نامحدود است، ولی شاولسون (1976) مطرح کرد که برای کودکان و نوجوانان هفت بعد بیشترین اهمیت را دارد: خودپنداره در مورد موضوعات درسی، خودپنداره درباره زبان انگلیسی، خودپنداره درباره ریاضیات، خودپنداره درباره روابط با همسالان، خودپنداره در مورد روابط با والدین، خودپنداره قیافه و خودپندارۀ توانایی ورزشی. این عوامل در ذهن به صورت سلسله مراتبی تنظیم میشوند، به این معنا که سه عامل مرتبط با مدرسه مجموعاً خودپندارۀ تحصیلی را تشکیل می دهند، در حالی که چهار عامل دیگر در مجموع خودپندارۀ غیر تحصیلی را تشکیل می دهند، پس این دو عامل (خودپندارۀ تحصیلی و غیرتحصیلی) خود پندارۀ کلی را تشکیل می دهند. اگر چه مدل شاولسون (1976) بر حسب نظر فرد در مورد جنبه های مختلف از خودپندارههای متفاوتی تشکیل می شود، درجۀ اهمیت خودپنداره ها برای افراد مختلف متفاوت است. بنابراین برای یک فوتبالیست حرفهای احتمالاً خودپندارۀ توانایی جسمانی در خودپندارۀ کلی اهمیت ویژهای خواهدداشت، در حالی که ممکن است خودپندارۀ کلی اهمیت کمتری داشتهباشد. همچنین شواهد موجود نشان میدهد که افراد هنگام تشکیل عزت نفسی کلی به جنبههایی از خودپنداره بیشتر اهمیت می دهند که احساس خوبی دربارۀ آنها دارند.
[1]. Compensatory model
[2]. Taxonomic model
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1400-03-02] [ 11:15:00 ب.ظ ]
|