3-7 ابزار گرد آوری داده ها………………………………………………………………………………62

 

3-8 اعتبار واعتماد  علمی ابزار…………………………………………………………………………64

 

3-9 روش گردآوری داده ها………………………………………………………………………………..66

 

3-10 روش های تجزیه وتحلیل آماری داده ها…………………………………………………………..66

 

3-11 ملاحظات اخلاقی…………………………………………………………………………………..68

 

فصل چهارم:نتایج پژوهش:

 

4-1 یافته های پژوهش…………………………………………………………………………………….70

 

4-2جداول و نمودارها………………………………………………………………………………………71

 

فصل پنجم: بحث وبررسی یافته ها

 

5-1 تجزیه وتحلیل یافته ها……………………………………………………………………………..106

 

5-2 نتیجه گیری نهایی…………………………………………………………………………………127

 

5-3 کاربرد یافته ها……………………………………………………………………………………….131

 

5-4 پیشنهادات برای پژوهش های بعدی………………………………………………………………132

 

5-6فهرست منابع………………………………………………………………………………………..133

 

چکیده:

 

مقدمه:  محیط کاری  پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه ، می تواند تاثیرات اساسی روی نتایج مرتبط با پرستار و همچنین روی ایمنی بیمار بگدارد.  مطالعه در مورد عوامل موجود در محیط کاری  پرستاران ، می تواند اطلاعات مفید و اختصاصی را جهت طراحی مجدد  کار فراهم نموده و در نتیجه باعث  بهبود کار پرستار و افزایش ایمنی بیمار گردد. موانع عملکردی ، عوامل مرتبط با محیط کاری می باشند که مانع از ارائه مراقبت توسط پرستاران مراقبت ویژه و انجام وظایفشان می شوند .

 

هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین و بررسی موانع عملکردی در بخش های مراقبت از دیدگاه پرستاران ، که همه قسمت های مدل سیستم کار را پوشش می دهد، تعیین ارتباط بین انواع مختلف موانع عملکردی و تعیین ارتباط بین مشخصات فردی – شغلی و موانع عملکردی انجام گرفته است.

 

مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بود. نمونه های مورد مطالعه شامل کلیه پرستاران در دسترس بودند(130 نفر). این مطالعه در 10 بخش ویژه واقع در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام شد. اطلاعات حاصل ز مطالعه با استفاده از آزمونهای اماری چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شد. موانع عملکردی گزارش شده توسط پرستاران و همچنین ارتباط بین آنها محاسبه گردید.

 

نتایج : نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه ، طیف وسیعی از موانع عملکردی را تجربه می کنند، که همه قسمت های مدل سیستم کار را پوشش می دهد. شایع ترین موانع عملکردی تجربه شده شامل: كمبود وسایل و تجهیزات در بخش(50%)، اجبار در استفاده از وسایل و تجهیزات فرسوده (6/49%)، عدم ارائه اطلاعات کافی در مورد بیماران از پزشک(5/41%)، یاسخگویی به تلفن های  بیش از حد خانواده بیمار(7/37%)، تجهیزنا مناسب تخت ها یااطاقهای واگذار شده به پرستار(8/33%)، صرف زمان بیش از حد برای هماهنگی بین بخشی در بیمارستان(3/32%)، اختلال در عملكرد به علت حضور بیش از حد خانواده بیمار(4/25%)، بی نظمی در محل قرار گرفتن وسایل در بخش(6/24%)، طولانی شدن تحویل نوبت کاری به علت ارائه  اطلاعات با جزییات غیر ضروری( 8/20%)، صرف زمان قابل توجهی جهت اموزش به بیماران و خانواده شان (20%) و كمبود داروهای مورد نیاز بیماردر بخش(2/19%) بودند.  

 

نتیجه گیری :موانع عملکردی همه قسمتهـای مـدل سیستـم کار (محیـطی، سازمانـدهی، تکنولـوژی و تجهیزات و وظایف )را پوشش می دهد.  پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه ، طیف وسیعی از موانع عملکردی را تجربه می کنند. تحقیقات آتی می بایست بر روی تاثیر این موانع روی بار کاری پرستاران، کیفیت زندگی کاری آنان، کیفیت و ایمنی مراقبت ارائه شده و همچنین بر روی سیستم بخش های ویژه جهت برطرف کردن این موانع انجام گردد.

 

فصل اول

 

بیان مسأله:

 

واژه مراقبت ویژه در بر گیرنده سلسله فعالیت­هایی است که در قالب ارائه مراقبت­های مداوم، دقیق و اختصاصی توسط تیم ماهر مراقبت و با استفاده از تجهیزات و امکانات پیشرفته انجام می­شود(1). مطالعات نشان داده است که ارائه مراقبت به بیماران بستری در بخش­های ویژه  که در وضعیت­های خطیر حیاتی قراردارند، توانسته است پیامدهای جبران­ناپذیر  یا مرگ ومیر را تا 60 درصد کاهش دهد(2). مهارت و تجربه پرستاران ویژه که حاصل تجربه کاری آنان در بخش مراقبت ویژه و انجام بسیاری از فرایندها و مداخلات پیچیده درمانی می­باشد و توانمندی آنان در پاسخ به مسائل و مشکلات بالقوه بیماران  بدحال و دارای مشکلات پیچیده در هنگام پذیرش و یا در زمان بستری بیماران، به کیفیت مراقبت در این بخش­ها می­افزاید(3). که این امر خود گویای اهمیت نقش کلیدی پرستاران شاغل در این بخش­ها در راستای تامین و حفظ بهبودی بیماران بدحال بستری در بخش ویژه می­باشد(4 ). لذا در بسیاری از موارد در دسترس نبودن فوری آنان بر بالین بیماران و یا کمبود تعداد این پرستاران که یک منبع اطلاعاتی و حمایتی برای پرستاران و پزشکان کم سابقه نیز به شمار می­آیند، موجب افزایش خطرات و مرگ و میر ناشی از عوارض بالقوه و جبران ناپذیر در آنان می­شود(3).

 

ابی[1] طی مطالعه­ای که  در خصوص تضمین کیفیت مراقبت  در بخش ویژه انجام داد اظهار می­دارد که  پرستاران بخش ویژه تقریباً دو سوم از زمان خود را صرف مراقبت مستقیم و بقیه آن را صرف مراقبت غیرمستقیم از بیمار می­نمایند(5). گلیس[2] مراقبت­های مستقیم پرستاری را مراقبت­هایی می­داند که بر بالین بیمار انجام می­شود مانند: تغذیه، تغییر پوزیشن، ماساژ، ورزش وغیره. هم­چنین مراقبت­های غیر مستقیم به اموری مانند: آماده کردن دارو،  ثبت اطلاعات ، برقراری ارتباطات کاری، همراهی با بازدید کنندگان و غیره اطلاق می­شود که این اقدامات دور از بالین بیمار صورت می­گیرد (6). از آنجایی­که روش تقسیم کار در بخش­های ویژه روش موردی[3] می­باشد و در روش موردی، هر پرستار مسئول ارائه کلیه مراقبت های پرستاری (مستقیم وغیرمستقیم) است، لـذا در پاره­ای از مـوارد، پیامـدهای جبـران ناپذیر می­تواند حاصل اختلال در عملکرد پرستاران به دلیل هم­زمانی ارائه مراقبتهای مستقیم و غیرمستقیم  باشد (7،6).نکته حائز اهمیت دیگر اینکه مراقبت مستقیمی که پرستاران بخش ویژه به بیماران ارائه می­دهند جهت پیش بینی اختصاص نیروی کار مورد استفاده قرار می­گیرد.بر همین اساس بوچن[4] پیشنهاد می­کند که توجه به نیروی کار پرستاری، یک روش تضمین کننده کیفیت مراقبت سیستم بهداشتی می­باشد. لذا بهتر است کیفیت مراقبت با پیامدهای مرتبط با بیمار در بخش­های مراقبت حاد مورد بررسی قرار گیرد(5).

 

 

 

  با رویکرد به ماهیـت بخش ویژه و بیمـاران بستری در آن، می­تـوان گفت که در بخش ویژه موقعیت­های متعددی وجود دارد که با فشار کاری بر پرستار همراه می­باشد(8). شاغلین بخش­های ویژه، در راستای ارائه مراقبت که مشتمل بر یک سلسله فعالیت چند جانبه است، به طور مداوم با حجم زیاد اطلاعات، تعدد وظایف، محدودیت زمانی و مداخلات  دیگران مواجه­اند(9). پرستاران بخش­های ویژه، در راستای ارایه خدمات مراقبتی که همواره با هدف حفظ عملکرد سیستم­های حیاتی بدن بیماران بدحال انجام می­شود، از یک سو می­بایست  شبکه پیچیده­ای از عوامل ایجاد کننده پیامدهای متصور و غیر متصور در بیماران را بررسی، تفکیک و حل و فصل کنند. و از سوی دیگر می­بایست به طور هم­زمان اطلاعات شفاف و درستی را در اختیار مددجویان و خانواده­هایشان که با تنش­های روحی مواجه­اند قرار دهند و عملا با شدیدترین زوایای عاطفی آنها تعامل داشته باشند، که این خود گویای بار کاری آنان است(10،8 ،4) .

 

در این ارتباط کاسنیک[5] معتقد است که حجم بالای کار و تنش­های موجود درمحیط کاری، زمانی رخ می­دهد که انتظارات شغلی بالا و توانایی در تصمیم­گیری و حل مشکل پائین باشد. تداخل بین محدودیت­های زمانی و گستردگی انتظارات شغلی و وظایف، منجر به ایجاد استرس در ارائه­دهندگان مراقبت و در نتیجه افزایش بار کاری و متعاقبا کاهش کیفیت مراقبت از بیمار می­شود. این عوامل باعث عدم رضایت بیمار و پرسنل می­گردد(11). فرنچ[6] و همکارانش نیز در مطالعه­ای دریافته بودند که بارکاری

پایان نامه و مقاله

 

مشخص­ترین استرس محیط کاری می باشد و سطح بالاتر استرس با سطح پایین تر رضایت شغلی همراه است(12).

 

نتایج حاصل از دیگر مطالعات انجام شده در خصوص بار کاری پرستاران بخش­های مراقبت ویژه حاکی از این است که در 28 درصد موارد پرستاران و یا کارکنان شاغل در این بخش­ها با بار کاری سنگین و شدید مواجه­اند. بار کاری سنگین به عنوان بزرگترین عامل استرس شغلی تاثیرگذار بر عملکرد پرستاران بخش­های مراقبت ویژه محسوب می­شود که در 13 درصد موارد موجب بروز عوارض ناگوار از جمله مرگ و میر ناشی از کیفیت پایین مراقبت های ارائه شده می­گردد(13). از این­رو مقوله حجم کار و نیروی انسانی، همچنین محدودیت­های زمانی، نظارت و پشتیبانی ناکافی،  هرج ­و مرج و به طور کلی  محیط  پراسترس ، که بخشی از مجموعه عوامل مرتبط با کار و محیط کاری بخش مراقبت ویژه را به خود اختصاص می­دهند، به عنوان عوامل تاثیرگذار بر روی مسائل مرتبط با بیماران و پرستاران بخش­های ویژه، حائز اهمیت می­باشند(14).      

 

از آنجائی­که عملکرد پرستاران حرفه ای بعنوان ارائه دهنده گان خدمات مراقبتی، با محیطی که این اقدامات در آن انجام می­شود مرتبط می­باشد، لذا نامناسب بودن شرایط و امکانات محیط کار می­تواند تاثیرات نامطلوبی روی بیمار، خانواده اش و همچنین کارکنان اعمال کند. مسائلی مانند ارتباط و همکاری ضعیف، اطلاعات ناکافی جهت تصمیم گیری، عدم کفایت تعداد کارکنان نسبت به نیاز های بیماران، همچنین عدم وجود مدیریت کارآمد، که از شاخص های مطرح در رابطه با محیط کار و عملکرد کارکنان می باشند، موجب افزایش بار کاری و بروز موانع متعدد در راستای ارائه مراقبت مطلوب و برخوردار از کیفیت بالا و در نتیجه خسارتهای جبران ناپذیری خواهد شد. بطور مثال کاناس[7] و همکارانش در یافته بودند که میزان مرگ و میر در بخش­های ویژه­ای که ارتباط و همکاری بین کارکنان و پزشکان بهتر باشد،  کمتر از حد پیش­بینی شده است(15).

 

درراستای نقش عوامل مرتبط با محیط کاری  گرسز[8] نیز معتقد است که مسائل موجود در بخش ویژه مانند فشار کاری بالا، پیچیدگی وظایف، میزان مرگ و میر و ناخوشی بالای بیماران، فوریت های مراقبتی، تعدد پذیرش­ها و انتقالات ، مسائل ارتباطی با همکاران، استقلال پایین، سر و صدای زیاد ، تجهیزات ناکافی یا نامناسب و الزام به استفاده مکرر از فن­آوری  پیچیده، هم­­چنین کمبود پرسنل و تعدد بیماران بدحال می­توانند بارکاری پرستاران بخش ویژه را افزایش دهد(4). وی هم­چنین در مطالعه دیگری اظهار می­دارد  که سیستم کاری در بخش ویژه  بر عملکرد پرستاران تاثیر منفی دارد و تهدید بالقوه­ای برای کیفیت و ایمنی مراقبت از بیمار محسوب می­شود(8). المدینه[9] نیز معتقد است که شاخص­های محیط کار بخش ویژه می­تواند موانعی را برای پرستاران در اجرای فعالیت مراقبتی ایجاد کند، که این امر کیفیت و ایمنی مراقبت  انجام شده توسط پرستاران  را به مخاطره می­اندازد(16) .

 

مجموع مسائل و چالش­های مرتبط با شرایط و امکانات محیط کاری پرستاران شاغل در بخش ویژه در قالب “موانع عملکردی” مطرح می­گردد. این موانع عملا با افزایـش بار کاری، روی کیفـیت زندگی کاری ( رضایت شغلی، استرس و فرسودگی شغلی) وعملکرد آنها ( کیفیت و ایمنی مراقبت ارائه شده) تاثیر منفی می گذارد(8). 

 

از آنجایی­که که نکته کلیدی و بحث برانگیز در رابطه با عملکرد بیمارستانی ، مسئله ایمنی بیماران می­باشد، لذا این مسئله به طور گسترده­ای به عنوان یک بخش اساسی در ارائه خدمـات درتمام سطوح مراقبـت­های بهداشتی قابل توجه و تاکید می­باشد(18،17). از این رو در ارائه مراقبت­های ویژه نیز، چالش­های اساسی ایمنی بیمار  و کیفیت مراقبت  مرتبط با آن از مسایل اصلی مطرح شده می­باشد(19،4). عفونت، میزان زخم فشاری، خطاهای انسانی، مدت زمان بستری و مرگ و میر بیماران از شاخص­های کیفیت و ایمنی مراقبت به شمار می­آیند(20). در راستای ایمنی مراقبت در بخش ویژه  زانگ[10] مسئله کاستی­ها و خطاهای درمانی را مطرح می­کند و اظهار می­دارد که در جریان ارائه مراقبت های ویژه خطاهای  درمانی به میزان بالا رخ می­دهد که اغلب نتایج وخیمی دارد. دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارد. بطورمثال: فرایند تصمیم گیری و حل مشکل معمولا پیچیده است، زیرا بسیاری از تصمیمات به ناچار با میزان اطلاعات بسیار محدود اتخاذ می­شود؛ ضمن اینکه اغلب فشار ناشی از محدودیت زمانی, خستگی و استرس ناشی از آن نیز وجود دارد. بر این اساس غالبا یک ارائه دهنده مراقبت ناگزیر به انجام چند اقدام به طور هم­زمان می باشد واین در حالی است که از یک سو نقصان آگاهی نسبت به نحوه استفاده از وسایل و تجهیزات پزشکی متعدد و پیچیده ، خطر احتمـال بروز خطـا را مطـرح می­کند و از سوی دیگر مسایل اجتمـاعی نیز پیچـیدگی وظـایف را افزایش می­دهد(9).

 

ارائه دهندگان خدمات مراقبتی علی رغم محدودیت­های طبیعی موجود در مهارت، توانایی و تمرکزشان، حتی در زمان  استرس می­بایست قادر به  انجام موارد زیر باشند؛ مثلا به طور مداوم از دانش بالینی خود استفاده کرده  و همه وظایف­شان را پیگیری کنند، از بیمار مراقبت کرده  و همواره از شرایط  و تغییرات آگاهی داشته باشند، ‌جواب پرسش­ها و زنگ­ها و تماس تلفنی را بدهند، بسیاری از وظایف محوله را به خاطر آورند و در نهایت اقدام درست را انجام دهند. همه این فعالیت­ها باید در بسیاری از مواقع در یک محیط متنـوع، گیج کننده، پر سروصدا  و پر هـرج ومـرج  انجام شود. بعـلاوه وجود سیستـم­ها،‌ دستگاه­ها، تجهیزات و  یا محیط­های مراقبتی که بطور نامناسب طراحی شده باشد، احتمال خطا را افزایش می­دهد(21). هم­چنین موانع و وقفه های عملکردی در زمان  خستگی و در موقعیت های حجم کاری بالا، نه تنها تمرکز و پردازش شناختی پرستاران را مختل می­سازند، بلکه توجه، هوشیاری و خلاقیت را نیز برای آنان مشکل می­نمایند. زیرا پرستارانی که دائماً دچار تغییر در توجه از یک موضوع به موضوع دیگر هستند قادر به تدوین و تبیین یک تصویر کامل و منسجم از وظایفی که به آنها اختصاص داده  شده  نخواهند بود. شایان ذکر است که اگرچه برخی از وقفه­ها  از قبیل زنگ هشدار مانیتورها در مواقع نیازهای مراقبتی بیمار لازم می­باشد، ولی اکثر وقفه­ها در ارتباط با درخواست اطلاعات  و سوالات مرتبط با  بیمار ازسوی همراهان، مثلاً درمورد زمان ترخیص از یک بخـش می­باشد. این قبیل موانع  و وقفه­ها در زمان بررسی و ارزیابی نیازهای بیمار توسط پرستار، باعث افزایش بار کار شناختی و بطور بالقوه منجر به خطا می­شود(22).

 

شاید بدین لحاظ است که اگر چه از مراقبین بهداشتی انتظار نمی­رود که خطا کنند؛ اما عملا اشتباه رخ می­دهد که بعضی از این اشتباهات منجر به آسیب­های جدی یا مرگ می­شود. درخصوص مرگ و میر ناشی از خطاهای بیمارستانی، اسکات[11] گزارش می­کند که هر سال تقریبا 3/1 میلیون بیمار از خطاهایی که در زمان بستری در بیمارستان رخ می­دهد، آسیب می­بینند و بیش از صد هزار مرگ از حوادث قابل  پیشگیری ناشی می­شود(17). همچنین در مطالعه ای که در 28 بیمارستان از 2 ایالت  ولز جنوبی جدید[12] و استرالیای جنوبی[13] انجام گردید، به وضوح نشان داده شد که 17 درصد از پذیرش­ها، همراه با عوارض جانبی بوده و 5/18 درصد از حوادث منجر به از کارافتادگی دائم  و  یا مرگ می­شود. این مطالعه هم­چنین نشان داده که 51 درصد از عوارض جانبی قابل پیشگیری می­باشند(23). سوسا[14](2009) بر اساس مطالعات متعدد انجام شده در سال­های اخیر اعلام می­دارد که حدود 17-4 درصد از پذیرش­های بیمارستانی منجر به حوادث ناخوش­آیندی می­شوند  که 50 درصد آنها  قابل پیش­گیری می­باشد(24).

 

همان­گونه که ذکر شد، موانع عملکردی  موجود در محیط کار بخش ویژه  با افزایش بار کاری ، علاوه بر تاثیر نامناسب روی ایمنی و کیفیت مراقبت، تاثیر منفی نیز روی کیفیت زندگی کاری( رضایت شغـلی, استـرس وفرسـودگی شغلی) دارد(4 ). نارضـایتی و فرسـودگی شـغلی، هم­چنین بروز بیماری و جراحات، از پیامدهای مربوط به پرستاران شاغل در بخش­های ویژه است(14). وقتی پرستاران  بخش­های ویژه افزایش حجم کاری را تجربه می­کنند،‌ بالطبع با مشکلاتی که به صورت اختلال در مکانیـسم­های مقابله با استـرس، مدیریـت کردن مشکلات و توانایی کنـارآمدن با تغییر مواجه می­شوند. بنابراین  پرستاران بخش ویژه همواره با مسائل و مشکلات مربوط به کار از قبیل عدم انگیزه،‌ رفتار ناسازگارانه، سرخوردگی به دلیل تجهیزات ناکافی یا کمبود پرسنل و نارضایتی  مواجه می­شوند (25). در رابطه با رضایت از شغل و نقش آن در رضایت پرستاران، نتایج بدست آمده از پژوهشی که توسط میرفرهادی انجام شده است نشان می­دهد که افزایش رضایت از عوامل شغلی ( سیاست سازمانی (004/0> P ) و وضعیت حرفه­ای ( 02/0 >P ) ) موجب افزایش رضایت افراد از زندگی شده است(26).

 

شایان ذکر است که پیامدهای ناشی از موانع عملکردی پرستاران می­توانند هم­دیگر را نیز تحت تاثیر قرار دهند(14). به­طوریکه  پرستاران دچار  حجم کاری بالا، غالبا قادر به تسهیل و حفظ  سلامت حرفه ای و فردی خود و در نتیجه سلامت بیمار و خانواده­های­شان نمی­باشند (25) ؛ ضمن اینکه پرستارانی که قادر به ارائه مناسب خدمات مراقبتی نباشند، از کار خود راضی نخواهند بود و این امر موجب نارضایتی بیمار خواهد شد. هم­چنین تاثیرات نامطلوب این موانع بر روی پرستار و بیمار، به دلیل ایجاد بهره­وری پایین، گردش مالی بالا، ادعای غرامت کارکنان و بیماران، هم­چنین طولانی­ترکردن زمان بستری بیمار و لزوم انجام درمان­های بیشتر، باعث افزایش هزینه می­شود(14). از این رو درک حجم کار شناختی پرستاران در محیط­های ویژه جهت افزایش ایمنی بیمار از سوی مدیران و برنامه ریزان  و تاکید بر اینکه ارتقا کیفیت و ایمنی در مراقبت بهداشتی نیازمند تغییر در چگونگی ارائه مراقبت و استفاده بهینه از ارائه­دهندگان مراقبت و ارتقاء ساختار سیستم می­باشد، واقعیتی انکارناپذیر و ضروری است(27،22).  

 

در تحقیقات کمی و کیفی معدودی که در رابطه با موانع  عملکردی بخش­های مراقبت ویژه انجام شده است، این موانع به گروه­های اصلی زیر تقسیم شده است: 1- محیط کار فیزیکی مانند: نبودن جای کافی جهت نشستن و انجام کارهای نوشتاری، 2- ارتباط با خانواده بیمار مانند: صرف وقت طولانی جهت آموزش به خانواده یا دریافت تلفن­های متعدد از خانواده بیمار، 3- تدارکات از قبیل: خوب تجهیز نبودن اطاق­های ایزوله و غیر ایزوله یا ذخایر نا کافی انبار تجهیزات  و تاخیر در دریافت دارو از داروخانه، 4-تجهیزات از قبیل: صرف وقت جهت پیدا کردن وسایل بدلیل اینکه در جای اصلی خودشان نمی باشند، 5-اطلاع رسانی و ارتباطات مانند طول کشیدن زمان تحویل و تحول شیفت یا دادن اطلاعات غیر ضروری یا ناکافی هنگام تحویل شیفت، 6- چگونگی همکاری سایر افراد تیم مانند: به موقع نبودن , مفید نبودن و ناکافـی بودن کمک سایـر پرستاران و منـشی بخش، 7- الزام به مشارکت در انتقال داخل بیمـارستانی  مددجویان مثل همراهی کردن بیمار هنگام انتقال؛ در حالی­که بیمار دیگری که مسئولیتش به پرستار واگذار شده است در بخش تنها می­ماند(8). شایع­ترین موانع عملکردی تجربه شده توسط پرستاران بخش­های ویژه شامل محیط کار پر سر و صدا ، پرت شدن حواس توسط خانواده بیمار و تأخیر در گرفتن دارو از داروخانه می باشد. این موانع عملکردی ممکن است کیفیت و ایمنی مراقبت ارائه شده توسط پرستاران را تحت تأثیر قرار دهد برای مثال فرصت هایی برای خطا­های درمانی ایجاد کند(29،28).

 

در همین راستا توکر[15] نیزگزارش کرده است که بطور متوسط 9 درصد از وقت پرستاران(44 دقیقه در یک شیفت 8 ساعته) صرف فعالیت هایی جهت حل و فصل نارسایی­ها و شکست­ها مثل تماس با داروخانه جهت تهیه کمبود داروهایی که باید در قفسه مربوط به داروهای بیمار موجود بوده یا پیدا کردن ترمومتر و یا تلاش در یافتن پزشک معالج بیمار می­شود. بعلاوه موانع و شکست­های عملکردی، در تمرکز پرستاران اختلال ایجاد کرده و باعث تأخیر در مراقبت از بیمار، هدر رفتن منابع بیمارستانی و در موضع خطر قرار دادن بیماران می­شوند. هم­چنین وی اذعان می­دارد که شایع­ترین  محدودیت­های مطرح شامل: اطلاعات مربوط به کار، ابزار و تجهیزات و پشتیبانی بودجه، خدمـات مورد نیاز و کمـک از سایرین، آمادگـی­های شغلی از طریـق آموزش و تجـربه، زمان در دستـرس، جنبـه­های فیزیـکی محیـط کار و برنامه­ریزی می باشد (30) .

 

 

 

نتایج حاصل از دیگرمطالعات انجام شده در زمینه مدیریت بار کاری  پیشنهاد می­کند که بهبود محیط کار و روش انجام کار، می­تواند استرس تجربه شده توسط پرستار را کاهش داده و ثبات شغلی را افزایش دهد. مدیریت کردن منابع از طریق مدیریت ظرفیت­ها نه تنها یک راهکار جهت مدیریت بارکاری بلکه یک تمرکز بین المللی جهت کیفیت بهبود و مراقبت از بیمار و ایمنی بیمار می­باشد(11). ضمن اینکه تغییر در برخی از عوامل ساختاری و سازمانی بخش مراقبت ویژه از جمله حضور تیم مراقبت ویژه ، مدیریت تمام وقت، بخش ویژه با مدل بسته، حضور متخصص داخلی 24 ساعته، میزان پایدار نسبت پرستار به بیمار، درجه بالاتر بیمارستان، حضور مشاور داروساز در بخش ویژه، ورود دستور پزشک به صورت کامپیوتری و تعاملات مناسب بین پزشک و پرستار، با بهبود نتایج مربوط به بیمار همراه می­باشد(31). بسیاری از شواهد مبتنی بر مطالعات مداخله­ای در محیط بخش ویژه ضمن اینکه ارتباط بین عوامل سازمانی بخش ویژه و نتایج را نشان می­دهد(20،19، 16)، بر نقش عوامل سازمانی بخش ویژه در کاهش مرگ و میر بیماران تحت تهویه مکانیکی تاکید دارد(10).

 

  علیرغم مطالعات متعددی که در رابطه با شرایط کاری و فاکتورهای فیزیولوژیک محیط کار پرستاران بخش ویژه انجام شده است، ولی به نظر می­رسد که این مطالعات تاثیر زیادی روی بهبود کار پرستاران بخش ویژه نگذاشته است؛ که به احتمال زیاد وقوع این امر می­تواند در ارتباط با عدم توجه به جزییات ضروری و اساسی­تر روی سیستم کار در بخش ویژه باشد، زیرا مشخص نیست که در چه مواردی به اعمال تغییر و ایجاد بهبود در مدل و چهارچوب اقدامات بخش ویژه  نیاز داریم. لذا پیشنـهاد می­شود سیستم کار در بخش ویژه با هدف تشخیص نقاط قابل ارتقا و یا  قابل تغییر در مدل مراقبتی در بخش ویژه مورد بررسی و تاکید قرار گیرد. در همین راستا اسمیت[16] و کارایون- سن فورد [17]در سال 1989 و کارایون[18] و اسمیت در سال 2000  مدل سیستم کار را ارائه دادند که یک چهار چوب جهت تعیین موانع عملکردی در محیط کار بخش ویژه را فراهم می­کند . در این مدل مطرح شده سیستم کار از چهار جزء “وظایف, تجهیزات و تکنولوژی, محیط و  سازماندهی” تشکیل شده است که موانع عملکردی می­تواند از هر کدام از اجزاء این سیستم برخاسته شود(4) .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...